چند روزی است که موضوع «فن محاسبه و قدرت تخیل» و شیوهی بهبود آن ذهن مرا درگیر کرده است. منابع متعددی را مطالعه کردم و نکات بسیار جالبی در آنها یافتم که در نهایت تصمیم گرفتم همهی آنان را به صورت سازمان یافته در کنار یکدیگر گردهم آورده و به نوعی یک «محاسبه نامه شطرنج» تهیه کنم. با توجه به اینکه موضوع محاسبه و تخیل موضوعاتی هستند که به شیوه نگاه و تفکر بازیکن شطرنج ارتباط مستقیم دارند و بسیاری از نویسندگان و محققان این دو موضوع را در کنار یکدیگر آوردهاند، درست در کتابی که انتظار یافتن محتوای مرتبط را نداشتم مطالبی پیدا کردم که بهواقع شگفتزده شدم.
پیتر رومانوفسکی روس (1892 الی 1964) نویسنده کتاب «تکنیک وسط بازی شوروی»، که در مورد موضوعات مرتبط با تکنیک طرحریزی و ترکیب (Combination) در مرحله وسط بازی در دو بخش مجزای از هم صحبت کرده و پس از اتمام مطالب خود در این موارد و در انتهای قسمت پایانی فصل دوم کتاب چنین مینویسد:
بعد از بررسی نسبتاً جامع دو موضوع کاربردی فوق، هنوز سوال مهمی ذهن مرا درگیر کرده است:
بازیکنان در جریان بازی چگونه فکر میکنند؟ اینکه وقتی پشت میز مسابقه مینشینند فکر آنان با چه مسائلی درگیر است؟ چگونه میتوان فکر بازیکن را به اجزای مختلف آن، بر مبنای جهتگیریهای خاص منطق وی تقسیم بندی کرد؟ تمامی موارد فوق تاثیر مستقیم بر شیوهی اجرای تمام تکنیکهای ارائه شده در کل کتاب دارد که در بخش پایانی درباره آن سخن خواهم گفت.

به واقع مطالعه تکنیکهای خلاقانه و تئوری شطرنج مهم هستند اما توان به کارگیری آنان در عمل، نکتهی بسیار مهمتری است.
فصل پایانی کتاب با عنوان «بازیکنان در جریان بازی چگونه فکر میکنند؟» به موشکافی درباره شیوه فکر کردن و بررسی و تحلیل آن پرداخته که از زمان خود تاکنون شاهکاری نفیس محسوب میشود.
او در آخرین فصل کتاب عناصر اصلی تفکر بازیکن را به سه گروه پایه تقسیم بندی کرده است:
1) پوزیسیونی که در برابر چشمان بازیکن قرار داد. یعنی چیدمان سوارها و پیادهها در آخرین وضعیت
2) محاسبهی شاخهای که بواسطهی آن پوزیسیون فوق، توجه بازیکن را به سمت خاصی هدایت میکند.
3) پوزیسیون ذهنی که محصول اجرای شاخهی اشاره شده است و آن را «وضعیت بعد از اجرای شاخه» یا post-variation position نامیده است.
سپس ادامه میدهد که این سه عنصر فکری، در تمامی پوزیسیونهای متعادل وجود دارند و مشخصه ذهن بازیکنانی است که ابتکارعمل در دست دارند و از آنجائی که تصمیمگیری آزادنه بازیکن در آنان نقش تعیینکننده دارد سه المان فکری فوق را، المانهای پایه یا Fundamental elements نامیده است.

به عقیده وی دیگر عناصر فکری بازیکن نقش فرعی دارند و به واسطهی اهداف حریف شکل میگیرند. به این معنا که برای مبارزه با ابتکارعمل حریف در برخی موارد مجبور است تنها حرکت اجباری پوزیسیون را که برای دفاع مناسب است بیابد. به همین سبب صحبت درباره شیوه تفکر در این حالات که نوعی اجبار در آن است موضوعیتی ندارد و کاملاً واضح است.
او در ادامه وارد موضوع اصلی فصل که درباره «جوهره پوزیسیون» یا همان essence of the position و «حس اصلی وضعیت» میشود. در ادامه صحبت از پارامتر مهم دیگری به نام «حال و هوای وضعیت» یا همان Spirit of the position میکند که اوج هنر وی را به نمایش میگذارد.
از آنجائی که توضیحات مفصل پیتر رومانوفسکی در این متن کوتاه نمیگنجد، تلاش خواهم کرد تا مطالب وی را به شکلی که دوستان به خوبی متوجه موضوع شوند در کنار هم جمعآوری کرده و به صورت یک مقاله واحد ارائه کنم.
نویسنده: محمّد خیرخواه
منبع: کانال منابع آموزشی شطرنج