قدرت ذهن وفکر

مقدمه

توجه کردید که در جریان یک مسابقه، اگر یکی از استادان بزرگ در داخل سالن مسابقه در حال قدم ‌زدن باشد و خیلی اتفاقی پوزیسیونی بر روی یکی از میزهای مسابقه توجه او را به خود جلب کند و به آن فقط چند ثانیه خیره شود بلافاصله می‌تواند آن را تحلیل کرده و حتی بعد از اتمام بازی در بیرون سالن کاملاً مسلط درباره‌ی جزئیات آن صحبت کند و کاملاً آن را به خاطر بسپارد اما در جریان یک بازی 960 تصادفیشر امکان دارد به خاطر سپردن برخی پوزیسیون‌ها از این منظر دشوار باشند!.

این موضوع ظاهراً محدودیت‌های شناخته شده‌ی حافظه‌ی کوتاه مدت آدمی را زیر سؤال می‌برد و مدت‌ها بود که ذهن پژوهشگران حوزه‌ی روانشناختی را درگیر خود کرده بود.

اینکه چگونه چنین پدیده‌ای امکان‌پذیر است؟

اسرار نهفته در قدرت ذهن استادان شطرنج در چه نکته‌ای نهفته است؟

در اوایل دهه‌ی 1970 پژوهشگران حوزه‌ی روانشناختی در تلاش بودند تا از این اسرار پرده‌برداری کنند و به همین سبب مطالعات گسترده‌ای را در این خصوص آغاز کردند. پرسش اساسی که آن‌ها در ابتدا مطرح کردند چنین بود:

آزمایش استادان شطرنج

آیا استادان شطرنج موقعیت تک‌تک مهره‌ها را به خاطر می‌سپارند یا در واقع الگوهائی را که در آن مهره‌ها بخش‌هائی از یک کُلیت بزرگتر هستند را به یاد می‌سپارند؟

برای این منظور آزمایش‌های ویژه‌ای انجام دادند و متوجه شدند اگر الگوی چیدمان مهره‌ها در پوزیسیون کاملاً تصادفی و حتی از لحاظ عملی نامتداول باشد (شبیه به آنچه در سرآغاز بازی 960 دیده می‌شود)، حتی استادان شطرنج نیز نمی‌توانند پوزیسیون را به خاطر بسپارند و در حقیقت در این مورد خاص، توانائی ویژه‌ی خود را از دست خواهند داد!  🤔

به‌طور موازی همین پژوهش بر روی حافظه‌ی کلامی افرادی که حافظه‌ی ادبی خوبی داشتند و در حالت طبیعی می‌توانستند اشعار متفاوتی از شعرای مختلف را به یاد داشته باشند انجام شد و نتیجه‌ی مشابه حاصل شد. مثلاً اگر از آن‌ها می‌خواستند کلمات «بدانیم بجوییم هم حال مراد ار توانیم بیا حال تا یکدیگر» را به خاطر بسپارند، برخی از آن‌ها با مشکل روبه رو می‌شدند اما با ارایه‌ی «بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم» به سادگی می‌توانستند واژه‌ها را به حافظه بسپارند.

کاریکاتور یک خانم که مهره شطرنج را در دست گرفته

نتیجه آزمایش

چه نتیجه‌ای از این آزمون جالب می‌توان گرفت؟

ترتیب دوم کلمات معنائی را منتقل می‌کند که ما را قادر می‌سازد با استفاده از «نمودهای ذهنی» از قبل موجود، معنای کلمات را درک کنیم. این کلمات تصادفی نیستند معنائی دارند و این معنا به حافظه‌ی ما کمک می‌کند.

در موقعیت مشابه استادان شطرنج نیز از حافظه‌ی شگفت‌انگیزی برای حفظ‌کردن موقعیت دقیق مهره‌ها در پوزیسیون برخوردار نیستند بلکه حافظه‌ی آن‌ها کاملاً وابسته به محتواست و فقط مختص الگوهائی است که در بازی عملی ظاهر می‌شوند و متداول هستند.

توانائی شطرنجبازان در تشخیص الگوهای معنادار و به خاطر سپردن آن‌ها از روش‌شان برای پرورش دیگر توانائی‌های‌شان ناشی می‌شود. هرکس که به‌طور جدی در صدد پرورش «مهارت‌های شطرنجی» خویش باشد، ساعت‌های بی‌شماری را مشغول مرور بازی‌ استادان بزرگ می‌شود. موقعیت‌ها را به صورت دقیق تحلیل می‌کند، حرکت بعدی را پیش‌بینی و انتخاب می‌کند و حتی اگر اشتباه کند به عقب برمی‌گردد و به اشتباهش پی می‌برد.

 پژوهش‌ها نشان داده مقدار زمانی که شطرنجبازان به این نوع تحلیل اختصاص می‌دهند (توجه کنید نه مقدار زمانی که به بازی با دیگران اختصاص می‌دهند) تنها عامل تأثیرگذار روی توانائی‌های شطرنجی آن‌هاست. شطرنجباز برای رسیدن به سطح استادبزرگ باید این نوع تمرین را تقریباً به مدت ده سال (این زمان در سال‌های اخیر و با یاری تکنولوژی کاهش یافته است) انجام دهد.

این مدت زمان تمرین، شطرنجبازان را قادر می‌سازد الگوهای چینش شطرنج را (نه موقعیت تک‌تک مهره‌ها، بلکه برهم‌کنش میان آن‌ها یا در مجموع پوزیسیون را) فقط با یک نگاه تشخیص دهند. در حقیقت این الگوها دوستان قدیمی‌شان می‌شوند درست مثل یک قطعه‌ی شعر که کاملاً در حافظه نقش می‌بندد.

دو مهره شاه و وزیر و یک ساعت

قلعه یا چانک

پژوهشگران نام این الگوها را «قطعه» یا همان «چانک» قرار دادند و ویژگی‌شان این است که در حافظه‌ی بلند مدت ثبت می‌شوند.

طبق برآورد پژوهشگران شطرنجبازان زمانی تبدیل به یک استادبزرگ می‌شوند که حدود پنجاه‌هزار از این قطعه‌ها را به خاطر بسپارند.

استادی که پوزیسیون را بررسی می‌کند مجموعه‌ای از قطعات را می‌بیند که هربار با الگوهای متفاوتی با سایر قطعات برهم‌کنش دارد پژوهش‌ها همچنین نشان داده که این قطعات به صورت سلسله مراتبی مرتب می‌شوند و گروه‌هائی از قطعات در الگوهای سطح بالاتر چیده می‌شوند. این سلسله مراتب شبیه ساختار سازمانی یک کسب و کار یا حتی سایر سازمان‌های بزرگ است. افراد درون تیم‌ها سازماندهی می‌شوند، تیم‌ها درون واحدها و واحدها درون دپارتمان‌ها و به همین ترتیب. قطعات سطح بالاتر از سطوح پائین‌تر که عملیات اجرائی در آنجا صورت می‌گیرد (در مورد شطرنج، مهره‌ها در نهایت حرکت اجرائی خواهند کرد) دورتر هستند.

اگر از استادان بزرگ سوال شود که هنگام بررسی پوزیسیون به صورت ذهنی چه چیزی را می‌بینند، درباره‌ی تصویرسازی فیزیکی‌ در پوزیسیون صحبت نخواهند کرد چون برای حفظ‌کردن موقعیت، آن‌ها به نوعی حافظه‌ی تصویری متکی نیستند و این «نمود ذهنی» از نوع سطح پائین است.

در عوض توضیحات‌شان خیلی مبهم‌تر و مملو از اصطلاحاتی مثل «خطوط»، «برتری»، «گسترش» و … هستند.

یک پسر بچه که مشغول بازی شطرنج است

نکته کلیدی

 نکته‌ی کلیدی درباره‌ی این «نمودهای ذهنی» این است که به شطرنجبازان کمک می‌کند موقعیت‌ مهره‌ها در پوزیسیون را نسبت به حفظ‌کردن جایگاه آن‌ها به شیوه‌ی خیلی کارآمدتری کدگذاری کنند. این روش کدگذاری کارآمد، استادبزرگ را قادر می‌سازد تا با یک نگاه کوتاه به پوزیسیون، موقعیت اکثر مهره‌ها را به یاد سپرده و حتی به صورت چشم‌بسته بازی کند!

کمک نمود های ذهنی

نمودهای ذهنی دو کمک دیگر به استادان بزرگ خواهد کرد:

1)  این نمودها صرفاً روش‌های کدگذاری موقعیت مهره‌ها نیستند بلکه به استادان کمک می‌کنند با نگاهی اجمالی به پوزیسیون پی ببرند کدام یک از طرفین برتری دارد و بازی به کدام سو می‌رود و کدام حرکت یا حرکات می‌توانند مفید باشند. همه‌ی این‌ها به این خاطر است که نمودهای ذهنی علاوه بر موقعیت مهره‌ها و برهم‌کنش میان آن‌ها، نقاط ضعف و قوت پوزیسیون دو بازیکن و حرکت‌هائی که در چنین پوزیسیون‌هائی می‌توانند مفید باشند را شامل می‌شود.

2)  دومین ویژگی قابل توجه نمودهای ذهنی این است که هر چند استادان شطرنج در ابتدا پوزیسیون را از نظر الگوهای کلی تحلیل می‌کنند بلکه نمودهای ذهنی به آن‌ها کمک می‌کنند روی مهره‌ای خاص تمرکز کرده و به صورت ذهنی آن را در پوزیسیون حرکت دهند تا ببینند چنین حرکت‌هائی چگونه الگوها را تغییر می‌دهند (به این توانائی تصویرسازی ذهنی نیز گویند). بنابراین استاد خیلی سریع رشته‌ای از حرکت‌ها و حرکت‌های متقابل احتمالی را با جزئیات کامل بررسی می‌کند (همان فن محاسبه) و به دنبال حرکت به‌خصوصی می‌گردد که بهترین کمک را برای کسب پیروزی نماید.

به‌طور خلاصه نمودهای ذهنی علاوه بر این که نمائی از جنگل شاخه‌های مختلف که تازه‌کاران دسترسی به آن‌ها ندارند را در اختیار استادان قرار می‌دهد به آن‌ها کمک می‌کند که در صورت لزوم روی تک‌تک شاخه‌ها نیز تمرکز کند.

دو پسر جوان که مشغول بازی شطرنج هستند

دریافت کوتوف

احتمالاً کوتوف در کتاب معروف خود با عنوان «همانند استادبزرگ فکر کنید»، متوجه نوعی نظم فکری در شیوه‌ی فکرکردن استادان بزرگ شده بود اما از عهده کشف جزئیات فنی آن و یافتن مفهوم «نمودهای ذهنی» و نقش آن در این شیوه عملکرد بر نیامده و به بیان شیوه‌های عملی و تجربی بسنده کرده است. (برخی از توصیه‌های وی لزوماً با فرآیند نمودهای ذهنی مغز هماهنگی ندارد) 

پرسشی که در نهایت از این پژوهش بسیار جالب حاصل می‌گردد و می‌تواند راهنمای بسیار خوبی برای اجرای تمرین هدفمند و آگاهانه در مسیر تقویت مهارت‌های شطرنجی باشد چنین است:

  چگونه می‌توان «نمودهای شطرنجی ذهن» خود را بهبود بخشید و کتابخانه‌ی ذهن خود را مملو از «قطعات» یا «چانک‌های» شطرنجی کرد؟

نویسنده: محمّد خیرخواه

تاریخ: ۲۵ شهریور ۱۴۰۱

منبع: کانال منابع آموزشی شطرنج

By ساناز ساعدپناه

زندگی مثل صفحه های شطرنج خونه هاش روز و شبمون ،ما هم مهره های این بازی هستیم اصلا مهم نیست که پیاده باشیم یا سوار مهم این که تا اخرین لحظه تلاش کنیم برای زندگی کردن متولد 1379 کورد هستم و عاشق نوشتن خوشحال میشم که همراهم باشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *