۱۹۸۴: مسابقات شوروی در مقابل باقی جهان، لندن
در این رویداد، من به عنوان مدیر فنی و باب وید به عنوان سرداور فعالیت میکردیم. صوفیا گرمن (رودی فعلی) نیز دستیار بازیها بود. مسابقات به آرامی آغاز شد، تا اینکه ناگهان مردی قویهیکل با چکش شروع به کوبیدن بر زمین کرد و سر و صدای زیادی به راه انداخت. طبیعتاً ادامه بازیها غیرممکن شد و ساعتها موقتاً متوقف شدند.
من و باب نتوانستیم کارگر را متقاعد کنیم. سرانجام، صوفیا برای صحبت با او پیش رفت. در همین حین، من با اسپانسر اصلی تماس گرفتم و وضعیت را توضیح دادم. نهایتاً مشکل حل شد و پس از حدود ده دقیقه، بازیها را از سر گرفتیم. از آنجا که بازیها تازه شروع شده بودند، در این فاصله هیچ بحثی در مورد وضعیت بازیها مطرح نشد.
۱۹۹۹: مسابقات قهرمانی زیر ۲۰ سال دختران جهان، ارمنستان
من سرداور این مسابقات بودم و آشوت وارداپتیان داور مسابقات زیر ۲۰ سال پسران. در یکی از بازیها، یک بازیکن ۱۹ ساله ترک به وضوح مضطرب بود و از جایش بلند شد. آشوت با من مشورت کرد. ما با بازیکن صحبت کردیم؛ او مایل به ادامه بازی بود، اما با توجه به وضعیتش، با ادامه بازی موافقت نکردیم و بازی ناتمام ماند. من تعدادی پاکت بازیهای ناتمام برای مواقع اضطراری به همراه داشتم. تصمیم بر این شد که اگر وضعیت بازیکن پس از ۴ ساعت بهبود یافت، بازی ادامه یابد. پزشکی او را معاینه کرد و بازیکن بلافاصله بستری شد.
۲۰۱۰: همایش شطرنج جبلالطارق
داور بینالمللی دیوید سجویک مسئول داوری این مسابقات بود که ناگهان برق تمام مناطق جبلالطارق قطع شد. ادامه بازیها به دلیل تاریکی غیرممکن بود و رفت و آمد بازیکنان در مکان بازی نیز خطرناک محسوب میشد. دیوید دستور توقف ساعتها را داد و در فرصتی مناسب، به بازیکنان اعلام کرد تا برای ایجاد روشنایی از تلفنهای همراه خود استفاده کنند.

۲۰۱۴: لیگ شطرنج چهار ملتی، انگلستان
در این سال، در مسابقات لیگ شطرنج چهار ملتی در انگلستان بازی میکردم. تیم من مچ هشتم را هم باخته بود، اما من هنوز مشغول بازی بودم. من دستگاه الکتروشوک قلبی (دفیبریلاتور) در بدنم دارم و به من گفته شده بود باتری آن رو به اتمام است و باید سریعاً تعویض شود.
با خونسردی روی صندلی خود نشسته بودم و در وضعیتی مطلوب منتظر حرکت حریف بودم. ناگهان احساس کردم شعلهای آتشین در سرم زبانه کشید. از جایم پریدم و پرسیدم: “تو هم اونو دیدی؟!” حریفم با تعجب جواب داد: “چی رو دیدم؟” فوراً به داور مسابقه، دیوید توماس مراجعه کردم و وضعیت را برایش توضیح دادم. موافقت کردیم که باید به بیمارستان بروم. اگر دستگاه کار معمولش را انجام داده بود و در سینهام میتپید، پریشان نمیشدم، اما جای تعجب نداشت، زیرا این اتفاقی است که با چنین تجهیزاتی به طور طبیعی رخ میدهد. سرانجام بازی با نتیجه مساوی متوقف شد. ظاهراً دستگاه نیز همانند من در تشخیص علائم بیماریام گیج شده بود.
خلاصه مقاله: نقش داور در مواجهه با اتفاقات غیرمترقبه
آنچه داور در رویدادهای ۱۹۸۴، ۱۹۹۹، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ انجام داد را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: او همانند یک والد، معلم، یا هر شخص مسئول و بالغی عمل کرده بود. به عنوان یک داور، گاهی اوقات با مسائلی روبرو میشویم که صراحتاً در قوانین شطرنج نیامده است. کافیست مقدمه قوانین شطرنج را به خاطر داشته باشید و از مسیر اصلی خارج نشوید. همچنین، ماده ۱۲.۲.۶ قوانین فیده را به خاطر بسپارید:
«داور باید در جهت منافع بازیکنان معلول و آنهایی که نیاز به مراقبتهای پزشکی دارند، اقدامات ویژهای به عمل آورد.»
مترجم: مسعود شرافتی