استاد بینالمللی روس آلکساندر نیکیتین، کوچ و مربی اصلی گریکاسپاروف قبل از کسب عنوان قهرمانی جهان دربارهی یِوگِنی واسیوکوف چنین نوشته است:
در تمام دوران حرفهایام، با ستارههای بسیاری در قلمروی پادشاهی شطرنج آشنا شدهام. در دوران نوجوانی و در جریان مسابقات جوانان با بوریس اسپاسکی، میخائیل تال و لوپولوگایفسکی روبهرو شدم. بعدها هنر مربیگری را نزد میخائیل باتوینیک و تیگران پطروسیان آموختم. اما از نظر زمانی، واسیوکوف اولین مربی من بود.
داستان آشنایی من با واسیوکوف به سالها قبل در 1947 مربوط میشود که در یکی از کلاسهای شطرنج باشگاه نخبگان جوان مسکو اتفاق زیر افتاد: یِوگِنی پنچکو، که یکی دو سال بود از نظامیگری دست کشیده و لباس نظامی خود را کنار گذاشته بود، تازه واردی باریک اندام و خجالتی را به ما معرفی کرد: «بچهها، این آقا همکار جدید شماست. سعی کنید همراه با او مسئلهی رتی حل کنید». یک ساعت بعد و در جریان میان وعدهی غذایی بیشتر با هم آشنا شدیم. واسیوکوف قرار بود از هنرستان فنی فارغالتحصیل شود و در کارخانهای به عنوان تراشکار مشغول به کار شود. او با مادر و برادرش که 8 سال از او کوچکتر بود زندگی میکرد.

پدرش 4 سال قبل در جنگ کشته شده بود، او رانندهی کامیون مهمات بود و ماشینش با مین برخورد کرده بود. یِوگِنی دو سال از من بزرگتر بود، و حتی در آن زمان با انتخابهایش مرا تحت تأثیر قرار میداد. در 15 سالگی از هنرستان فنیحرفهای فارغالتحصیل شد و برای کار به یک کارخانه رفت. به سرعت در آنجا به درجات بالا رسید و پستهای بهتری به او واگذار شد. چون بسیاری از مشاغل مهم او به «دقت جراحی» نیاز داشت به همین سبب بینایی استاد جوان به تدریج آسیب دید و مجبور شد عینک بزند. به محض اینکه دستاندرکاران کارخانه از استعدادهای شطرنجی او مطلع شدند وی را از محیط کارگاهی به آزمایشگاه منتقل کردند. با این ترتیب با حمایت بعدی خود این فرصت را به واسیوکوف دادند تا در رویدادهای شطرنجی مسکو بازی کند.
واسیوکوف به هیچ عنوان وقت آزاد خود را هدر نمیداد: دائماً برای بهبود مهارتهای شطرنجی خود تلاش میکرد و اغلب با معلم بزرگ شطرنج گریگوری راوینسکی استاد نیرومند شطرنج کار میکرد. راوینسکی عشق فراوان و اخلاق کاری شطرنج را به او منتقل کرد. این دو خصیصهی مهم برای صعود به قلههای رفیع شطرنج ضروری هستند. گریگوری راوینسکی با من نیز کمی کار کرد، اما در سال 1952، به طور جدی برای کسب مدال طلا در مدرسه و ثبت نام در کالج آماده شدم، بنابراین تمرین من با وی کمتر و کمتر شد. اما در همان سال 1952 در نیمهنهایی مسابقات قهرمانی شوروی عملکرد خوبی به نمایش گذاشتم و عنوان استادی به من اهدا شد. روزنامه پیونرسکایا پراودا حتی در شماره سال نوی خود کاریکاتوری شامل سه نفر ما همراه با یادداشت زیر منتشر کرد: «القائات ذهنی به او کمک کرد تا واسیوکوف و نیکیتین را پرورش دهد. امیدواریم راوینسکی بتواند بالاخره یک نابغهی واقعی شطرنج تربیت کند». همان موقع به این نتیجه رسیدم که یِوگِنی همان فرد مناسب برای تبدیل شدن به آن غول شطرنجی یاد شده باید باشد چون خودم قبلاً تصمیم به اتخاذ مسیر دیگری گرفته بودم و قصد داشتم مدتی تمام وقت شطرنج را کنار گذارم.

ادامه دارد . . .
شطرنجبازان و مربیان ایرانی خوب بیاد دارند که یوگنی واسیوکوف چه خدمات ارزندهای به شطرنج ایران کرده است و بنیان شطرنج حرفهای و علمی از زمان حضور ایشان در ایران نهادینه شده است. در اینباره به ویژه استادان و پیشکسوتان شطرنج ایران گفتنیهای بسیاری دارند که امیدوارم معرفی این کتاب بهانهای برای بازگو کردن این خاطرات باشد.
متأسفانه استادبزرگ یوگنی واسیوکوف در 10 می 2018 در سن 85 سالگی در شهر مسکو درگذشت.
محمّد خیرخواه
20 اسفند 1400
.