- مقدمه تحلیل دوورتسکی ب بازی دولاسکر
- نظریه جنجال برانگیز دوورتسکی
- ارزش بازی های کلاسیک
- نظریه دوورتسکی درباره بازیهای کلاسیک
- پی نوشت
مقدمه تحلیل دوورتسکی ب بازی دولاسکر
دوورتسکی بر تحلیل هوشیارانه بازی تاریخی دو لاسکر مقدمه ای دارد که راوی نظر او در باره بازیهای کلاسیک است. این نظریه که بر پایه “تصویرسازی “ است صراحت و سادگی متن را ندارد.ترجمه دقیق متن بدون فهم آن ممکن نیست. با این حال تمایل وافی مترجم محترم به بازیهای کلاسیک که برابر اصل مقدمه نیست به گنگی متن و گیجی خواننده می افزایدولی توضیح درک وارونه مترجم این خاصیت را دارد که فهم “ نظریه” را ممکن میسازد والا هرگز به آن اشاره نمیکردم. سراغ ندارم کسی را که به زیبایی ایشان ترجمه کند. دوورتسکی می نویسد ؛
«Why we study classic games at all ?»
اصلاچرا بازیهای کلاسیک را مطالعه میکنیم؟
ترجمه مقدمه چنین است؛
چرا مطالعه بازیهای کلاسیک مفید ومهم است ؟
این دوسوال با هم فرق دارند. صرفنظر ازاینکه واژه های “مفیدو مهم “در متن وجود ندارد. مترجم آنچه را که سوال دوورتسکی است فرض مسلم سوال میکند.
سپس دوورتسکی میگوید پاسخ به این سوال آسان نیست.” در صورتیکه نظر خواننده ما مانند lermontov ( یکی از بازیکنان قدیمی) باشد که میگفت؛
اکنون مردان حقیقی داریم که علاقه ای به این نسل( اشاره به دوران کلاسیک) ندارند.
کار بسیار دشواری در پاسخ دهی به این سوال خواهیم داشت. “( ترجمه مقدمه)
لرمانتف میگوید ؛
We had real men, not like this generation.
ما بازیکنان حقیقی داشتیم ( بازیکنان و بازیهای کلاسیک ) که به این نسل ( بازیکنان و بازیهای معاصر)شباهتی ندارند.
فعل جمله had و نه have است. و “ این نسل” اشاره به دوران معاصر ونه کلاسیک است. این دو ترجمه ۱۸۰ درجه با هم فرق دارند.
چرا دوورتسکی میگوید پاسخ به آن سوال آسان نیست. به باورمترجم ، خوانندگان علاقه ای به بازیهای کلاسیک ندارند.
حال آنکه خوانندگان طرفداران بازیهای کلاسیک اند و دوورتسکی به بازیهای کلاسیک نقد دارد. نکته ای که مترجم هرگز در کل ترجمه آن رادر نیافت. دشواری اینجاست ؛ لرمانتف یکی از ماها است . طرفدار دو آتشه بازیهای کلاسیک است و دوورتسکی در برابر ما قرار دارد .معلوم است که کار دشواری دارد. اس و اساس مقدمه دوورتسکی تحلیل و تفسیر محور است. این نقطه اتکایی است که او قصد دارد مقدمه را حول آن قرائت کند. در این محور بازیهای کلاسیک چنان جایی ندارند. به همین دلیل یک تصویر سازی ذهنی دو مرحله ای را تدارک می بیند. در مرحله اول آنچه را که به تحلیل و تفسیر مربوط میشود ناپدید میکند. این مرحله “ ناپدید شدن هر کتاب شطرنجی است. “ برخی به اشتباه تصور میکنند که در این مرحله “ ارزش بازیهای کلاسیک” هویدا میشود. خیر او میخواهد بگوید بدون تحلیل و تفسیر و کتاب کسی سراغی از بازیهای کلاسیک نمی گیرد. آنها در دیتابیس کامپیوترها وجود دارند! بعد از این مرحله میگوید قصد دارم نظرات “ جنجال برانگیز” و یا “ آشوبگرانه” را بیان کنم.

نظریه جنجال برانگیز دوورتسکی
دوورتسکی در مقدمه میگوید؛ “ هدف ما در اینجا بازگویی نظرات شرشفسکی نیست . سعی میکنیم موضوع را از زاویه دیگری که نسبتا نامشهود است بررسی کنیم. “ بنابراین لازم است چکیده نظر شرشفسکی را بیان کنیم که به آن در نغلطیم و بتوانیم از زاویه دوورتسکی مقدمه را قرائت کنیم. عصاره نظر شرشفسکی در باره بازیهای کلاسیکچنین است؛
“مطالعه بازیهای کلاسیک از نقطه نظر تجربی وشگردهای عملی بسیار اهمیت دارند. در برنامه های درسی خود همیشه به شاگردان توصیه میکنم تا ساعات مشخصی را برای مطالعه بازیهای کلاسیک اختصاص دهند….درس های اولیه در مورد استراتژی و طرح ریزی را بایدحتما با مطالعه بازیهای کلاسیک انجام داد”.
اکنون میتوانیم نظریه “ جنجال برانگیز” دوورتسکی را در مرحله دوم تصویر سازی ذهنی دنبال کنیم ؛
ارزش بازی های کلاسیک
“ارزش بازیهای کلاسیک، تنها در فهرست حرکات آنها نیست. نویسندگان و مولفان کلاسیک ، وقت بسیار زیادی برای انتخاب جالب ترین و آموزنده ترین بازیها از میان هزاران بازی صرف کرده اند. همچنین بازیهای فوق را به تفصیل تحلیل کرده و حتی تحلیل محققان قبلی خود را حک و اصلاح کرده اند. سپس نتایج این تحلیل ها را با زبان ساده و گویا بیان کرده وتکنیک یا شگرد به کار گرفته شده در این بازیها را بازنمایی و معیارهای طرفین برای انتخاب تک تک حرکات انجام شده را به روشنی بیان کرده اند. چنین تحقیقاتی شاید برای بازیکنان سطح خیلی بالا که خود توانایی بررسی بازیها و درک حرکات را دارند ضروری به نظر نمیرسد اما برای دیگر بازیکنان با توانایی کمتر ( که حدود ۹۹٪ بازیکنان باقیمانده اینچنین هستند!).

بدون این تحلیل ها و پژوهش ها ( تفسیر ها) درک حرکات و مفاهیم به کار گرفته شده مقدور نیست و حتی نمیتوان تشخیص دادکه کدام بازی در میان این تعداد بسیار زیاد اصولا ارزش مطالعه بعدی را دارد.”ترجمه مقدمه.
ملاحظه میکنید که در اینجا از هیچگونه نظریه “جنجال برانگیز “ و یا “ آشوبگرانه” سخنی در میان نیست. ظاهرا به دیده دوورتسکی بازیهای کلاسیک و تفسیرشان “مفیدو مهم”است. وبه سوال آغاز مقدمه که“چرا مطالعه بازیهای کلاسیک مفید و مهم است “ پاسخ وتوضیح میدهد. و چون همانند و همداستان با نظرات شرشفسکی است پیش درآمد مقاله شرشفسکی از سوی مترجم میشود.اماواقعیت این نیست.نقل قولهای منتسب به دوورتسکی قابل پذیرش نیست و ایراد دارند.
دوورتسکی میگوید؛
The value of our classic legacy is not just in, and perhaps not so much in, the texts of the games themselves, as in their interpretation. The authors of articles and books have spent years selecting the most interesting and instructive games, out of huge number that have been played. They have analyzed them, and corrected the analyses of their predecessors.
مترجم این متن را دوبار و در دو زمان متفاوت ترجمه کرده است. استناد من به ترجمه اخیر است که اصلاحاتی به قبلی دارد. اولین و مهمترین نکته آنست که مترجم تصویرسازی ذهنی اش اشتباه است و بخشی از تصویر ذهنی را نمی بیند. و به اصطلاح مهره ای را که زده شده ( شطرنج کلاسیک) کماکان در صفحه می بیند! لذا آنچه به نویسندگان و مولفان معاصر مرتبط است به حساب وسود نویسندگان و مولفان کلاسیک واریز میکند. در تصویر سازی ذهنی بنا به ترجمه خود ایشان که دقیق و درست است فرض آنست که “ هیچ کتابی با موضوع تحلیل بازی کلاسیک نوشته نشده “. بنابراین مترجم از دو مقوله کلی شطرنج کلاسیک و معاصر بی اعتنا به تصویرسازی ذهنی متنی که به شطرنج معاصر مربوط است به عنوان ویژگی شطرنج کلاسیک ترجمه می نماید. در اینحال به تناقض برمیخورد. توجه بفرمائید؛
“ نویسندگان و مولفان کلاسیک
….corrected and the analyses of their
Predecessors. (متن اصلی)
تحلیل محققان قبلی خود را حک و اصلاح کردند”. واژه predecessors محققان قبلی معنی شده. در ترجمه قدیمی تر “مولفان ما قبل” است. کلمه predecessors با مجموع کتابهای کاسپاروف برای شطرنجیان آشناست و به معنی پیشینیان است. مولفان کلاسیک پیشینیان را حک واصلاح کردند !! کلاسیک پیش از کلاسیک که نمی شود!!به همین دلیل مترجم واژه “ما قبل “را به صورت”قبلی”اصلاح میکند. مثلا یکسال قبل استنباط شود. وبدین ترتیب تناقض در متن را بسود باور خود و نه دوورتسکی حل میکند. اما دوورتسکی چه میگوید؟

نظریه دوورتسکی درباره بازیهای کلاسیک
بر اساس مقدمه ای که دوورتسکی بر تفسیربازی تاریخی دو لاسکر مینویسد؛
ارزش بازیهای کلاسیک کمتر از یک صدم درصد
است! دوورتسکی آشکارا میگوید ؛
ارزش میراث شطرنج کلاسیک ما
اولا ؛خودبه خودی و ماشین وار نیست که فهم
آن ارثیه شود. این ارزش شاید بیشتر؛
دوما ؛ درمتن بازیها و
سوما؛ در تفسیر بازیها باشد
اما “نویسندگان و مولفان معاصر وقت بسیار زیادی برای انتخاب جالب ترین و آموزنده ترین
آن بازیها از میان هزاران بازی صرف کرده اند. همچنین آن بازیها را به تفصیل تحلیل کرده و
حتی تجزیه وتحلیل مولفان و نویسندگان کلاسیک را حک واصلاح کردند. سپس نتایج این تحلیل ها را به
به زبان ساده و گویا بیان کرده اند .
چنین تحقیقاتی شاید برای بازیکنان تراز بالاکه خود توانایی بررسی بازیها و درک حرکات رادارند ضروری به نظر نرسد. اما قطعا برای دیگر بازیکنان که توانایی کمتر دارند( حدود۹۹/۹۹٪ بازیکنان چنین هستند ) این موضوع کاملا سود بخش و مفید
خواهد بود.
بدون این تحلیل ها و پژوهش ها درک حرکات و مفاهیم به کار گرفته شده مقدور نیست و حتی نمیتوان تشخیص داد که کدام بازی در میان آن تعداد بسیار زیاد اصولا ارزش مطالعه بعدی دارد.”
به عبارت دیگر دوورتسکی میگوید ؛ شطرنج بالقوه – نهان- کلاسیک را تفاسیر شطرنج معاصر بالفعل -نمایان- کرد. شاید این مثال مترادف نظر دوورتسکی باشد؛

بازیهای کلاسیک همانند معادن طلا بر روی زمین هستند ولی تا آدرس این معادن مشخص نشود و طلای آنان استخراج نشود صرفا معادن طلای نامعلومی هستند ونه چیز بیشتر !
“اصلا چرابازیهای کلاسیک را مطالعه میکنیم. “
این سوالی بود که دوورتسکی در آغاز پرسید . و اکنون میگوید؛
زیرا تفسیر بازیهای کلاسیک برای ۹۹/۹۹ درصد بازیکنان مفید و سود بخش خواهد بود.
پی نوشت
در جای جای این نوشتار چندبخشی از ترجمه های پژوهشگر، مفسر و مترجم؛ آقای مهندس خیرخواه محترم استفاده کردم؛حتی در گیومه قرار ندادم. ترجمه های ایشان به عنوان یک قاعده عالی و زیبا هستند. تمام آثار درخشانی که ترجمه کرده اند برروی میز من هست. ولی هر قاعده ای استثناء دارد.
دانش دادگر
▫️مولف و مترجم کتب آموزشی شطرنج
#پرسش_پاسخ