نویسنده ابتکار بسیار جالبی زده، با تحقیق و مصاحبه با بزرگان شطرنج جهان، تلاش نموده داستان های حقیقی بسیار جالب و خنده داری که در طول برگزاری مسابقات ایشان در کشورهای مختلف رخ داده است را خلاصه و شرح دهد که در نوع خود بسیار جالب و سرگرم کننده و خصوصاً برای علاقه مند کردن بچه ها و حتی بزرگان به دنیای شطرنج و آشنائی ضمنی آنان با دنیای شطرنج بسیار مفید است.
او برای این منظور با بزرگانی همچون میخائیل باتوینیک، ویکتور کورچنوی، مارک تایمانف، لئونید زورین، امیل براگینسکی، آرکادی وانیر، آرکادی آرکانوف، لئونید ژاخوفیتسکی و چند تن از هنرمندان و بزرگان روسیه مصاحبه کرده است.

امروز که برای آماده سازی و تدارک مسابقات جام ستارگان، به همراه آقای بیات رئیس محترم هیات شطرنج گیلان، خانم بیات دبیر فدراسیون و آقای پهلوان زاده، رئیس فدراسیون در منطقه آزاد انزلی بودیم، آقای بیات ضمن معرفی کتاب، و بیان چند داستان نمونه از آن، مرا متوجه کار بسیار جالب نویسنده کرد.
آقای بیات خودشان سالها پیش ظاهراً اصل کتاب را از مسکو تهیه کرده بودند و به دلیل علاقه شخصی، با همکاری یکی از دوستانی که زبان روسی میدانست، تعدادی از داستانهای آن را برای خود ترجمه کرده بودند.
فوراً به دنبال کتاب رفتم و حالا نسخه الکترونیک کتاب را برای شما دوستداران شطرنج به اشتراک میگذارم، و از دوستانی که با زبان روسی آشنائی دارند، درخواست دارم، در صورت تمایل، هر از چند گاهی برخی از این داستانهای جالب را برای جامعه شطرنجی ترجمه و منتشر نمایند.
در اینجا برای نمونه، یکی از داستانهائی که آقای بیات برای من تعریف کردند را ارائه میکنم:
در یکی از مسابقاتی که کاپابلانکا، شرکت کرده بود، در پایان روز که برای هوا خوری به بیرون هتل محل اقامت خویش رفته بود، در هنگام برگشت ناگهان متوجه می شود که نام و آدرس هتلی که در آن مستقر بوده را «اصلاً» نمیداند و به آن توجه نکرده است! لذا در میانه شهر سرگردان بوده و نمیدانسته که کجا باید برود! در نهایت تصمیم میگیرد که در هتل دیگری اقامت کند تا بدین ترتیب شب را به صبح برساند.

بعد از اقامت در هتل جدید تصمیم گرفت که تلگرافی به کشور خود فرستاده و از دوستانی که سفر او را تدارک دیده بودند، نام هتل محل اقامت خویش را سوال کند! (اون موقع تلگرام نبوده!!) و همین کار را نیز انجام داد، ولی یادش رفت که در پایان پیام بنویسید که این پیام را از کدام هتل شهر برای آنان ارسال کرده است!!
دوستان او هم بلافاصله بعد از دریافت پیام وی، آدرس و نام هتل اصلی محل اقامت وی را به آدرس همان هتل ارسال کردند که طبیعتاً به دست کاپا نخواهد رسید . . .!
در هر صورت فردای آن روز با سوال از این که واقعه شطرنجی در کجاست، در نهایت خود را به مسابقه و هتل اصلی محل اقامت خویش رسانده و متوجه شد که پیامی برای او در رسپشن هتل گذاشته اند که در آن نوشته شده : «هتل و آدرس محل اقامت شما . . . » باقی داستان را خودتان تصور کنید و به حواس کاپابلانکا و هوش دوستان او پی ببرید!
نویسنده کتاب: آقای Evgeny Gik و به زبان روسی
انتشارات: Astrel در سال 2004 در 418 صفحه
نویسنده مقاله: محمّد خیرخواه
منبع: کانال منابع آموزشی شطرنج