چهار مهره شطرنج

مصاحبه با کارستن هنسل: ناگفته‌هایی از دنیای شطرنج

کارستن هنسل، مدیر برنامه‌های سابق پیتر لکو و ولادیمیر کرامنیک، در بسیاری از رویدادهای مهم شطرنج آن دوران نقش کلیدی داشته است. او به تازگی کتابی در مورد زندگینامه کرامنیک نوشته که به زودی منتشر خواهد شد. در این مصاحبه، کارستن از کتابش و همکاری‌اش با کرامنیک در مسابقات قهرمانی جهان و دیگر رویدادهای مهم سخن می‌گوید.

-کارستن هنسل عزیز! شما سال‌ها مدیر برنامه‌های کرامنیک بودید و اکنون بیوگرافی او را نوشته‌اید که به زودی منتشر می‌شود. با توجه به اینکه شما بازیکن برجسته‌ای نبودید (با ریتینگ ۲۲۷۰)، بهتر است بیشتر روی زندگی ولادیمیر تمرکز کنید و کمتر روی بازی‌هایش… درست است؟ و ضمناً کتاب کی منتشر می‌شود؟

– بله، سطح شطرنج من به اندازه‌ای است که بتوانم زندگینامه ولادیمیر را بنویسم. اما برای تحلیل لحظات بازی‌های معروفش، من در آن حد بازیکن بزرگی نبودم و به همین منظور از استاد بین‌المللی آلمانی، “اولاف هینزل”، درخواست کمک کردم. در ادامه نیز در طول ویرایش، “پیتر کوهلر”، نویسنده چندین کتاب شطرنج، به من یاری رساند. البته مهم‌تر از همه، همکاری با خود کرامنیک بود که در پایان هر فصل از کتاب، درباره بازی‌های مهم دوران حرفه‌ای‌اش توضیحاتی ارائه داد.

-اجازه دهید ابتدا روی حرفه شما متمرکز شویم. چطور وارد دنیای شطرنج شدید؟ کی مدیر برنامه‌های پیتر لکو شدید؟

– سال ۱۹۹۱ از من خواسته شد که در توسعه مسابقات شطرنج دورتموند کمک کنم. این رویداد اکنون به یک مسابقه معتبر تبدیل شده است. اما پیش از آن، در یک مدرسه رقص برگزار می‌شد، بدون هیچ گونه تماشاچی و پوشش رسانه‌ای. من به دفتر کار “اندرو پیج” در هانوفر رفتم. اندرو مدیر برنامه‌های کاسپاروف بود و با گری قراردادهای بین‌المللی برای بازی کردن در دورتموند امضا کرده بود. آن نقطه شروع کار من بود. در سال ۱۹۹۲ برای این رویداد ۱۰۸۰۰ تماشاچی و ۱۵۸ رسانه از سراسر جهان آمدند و این اولین اثبات آن بود که شطرنج می‌توانست به عنوان یک ورزش، بازاریابی خوبی در آلمان داشته باشد. سال ۱۹۹۲ البته سالی بود که من پیتر لکو را هم ملاقات کردم. او فقط ۱۲ سال داشت و در آن ایام فقط رفت و آمد خانوادگی داشتیم. او به طور مشخصی با استعداد بود و نیاز به حمایت داشت تا به سطوح بالایی دست یابد. من از سال ۱۹۹۸ به صورت حرفه‌ای مدیریت برنامه او را انجام دادم.

کارستن هنسل و شطرنج‌بازان جوان

آغاز همکاری با کرامنیک

-از چه زمانی مدیریت برنامه‌های کرامنیک را بر عهده گرفتید؟ چطور این همکاری شکل گرفت؟

-من و ولادیمیر در اوایل دهه ۹۰ میلادی با هم ملاقات کردیم و این ملاقات شروع دوستی شد که تا امروز هم ادامه دارد. من در مواردی که اشاره خواهم کرد به او کمک کردم، از جمله برگزاری کمپ‌های آماده‌سازی قبل از مسابقات قهرمانی جهان او مقابل کاسپاروف در سال ۲۰۰۰ در لندن. بعد از اینکه او مقابل کاسپاروف پیروز شد، کارهایش زیاد شد و او هیچ ساختار سازماندهی شده‌ای برای آن حجم از کارها نداشت. این زمانی بود که برنامه‌های حرفه‌ای او خیلی پیچیده شده بود. در سال ۲۰۰۲ من مدیر برنامه‌های کرامنیک شدم. البته ابتدا از پیتر لکو اجازه این کار را گرفتم و او فورا موافقت کرد.

-مدیر برنامه‌های کرامنیک باید در رویدادهای مهم زیادی حضور داشته باشد؟

-بله، خیلی بیشتر از آن چیزی که من بخواهم اینجا برای شما لیست کنم. قهرمانی جهان بود، دوئل کرامنیک مقابل کامپیوتر، پیروزی کرامنیک در بازی‌های دورتموند، مسابقات کاندیداتوری ۲۰۰۲، یا مسابقات لینارس ۲۰۰۳، جایی که کرامنیک و من زیر فشار زیادی قرار گرفتیم. لکو هم بین بازیکنان بود و همه از ما می‌پرسیدند که کی و کجا مسابقات قهرمانی جهان انجام می‌شود. در آن زمان “گروه اینستین” که شرکت حامی حقوقی ما بود دچار مشکل و آشفتگی شده بود. اما کرامنیک با پیروزی‌اش بالاتر از کاسپاروف و آناند تاثیر این فشارها را تا حدود زیادی خنثی کرد.

-کرامنیک چطور مقابل دیپ فریتز بازی کرد؟ آن واقعه در سال ۲۰۰۲ در بحرین اتفاق افتاد. کرامنیک چه حسی نسبت به بازی کردن مقابل ماشین داشت؟ او چگونه خودش را آماده کرد؟

-توافق بین “Braingames” (شرکت دارنده حقوق آن رویداد) با پادشاهی بحرین، قبل از مسابقات قهرمانی جهان بین کرامنیک و کاسپاروف انجام شده بود، ولیکن به دلیل اتفاقاتی از جمله ماجرای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، دو بار به تعویق افتاد. این البته از دلایل رسمی قضیه بود. ما وقتی که یوسف الشیراوی را در فرودگاه دوسلدورف ملاقات کردیم، من این موضوع را کنسل کردم.

-آیا کرامنیک جایزه‌اش را گرفت؟

-بله، ۸۰۰۰۰۰ دلار را با تاخیر دریافت کرد.

-در سال ۲۰۰۴ در مسابقات قهرمانی جهان در بریساگو شما هم مدیر برنامه‌های کرامنیک بودید و هم لکو. آیا این موضوع کار شما را سخت نکرد؟ به خصوص اینکه کرامنیک هم در طول مسابقات بیمار بود.

-سخت‌ترین چیز برنامه‌ریزی به طور مساوی و عادلانه بود و نشان دادن آن به مردمی که علاقه زیادی به حاشیه‌ها و درست کردن رسوایی دارند. من اصلاً در آن رویداد زیر آبی نرفتم. من سعی کردم که کارها درست پیش برود. البته باور بفرمایید که این رویداد سخت‌ترین اختلاط کاری کل دوران حرفه‌ای من بود که این موضوع با مریضی کرامنیک هم به اوج خود رسید. کتابی که در حال نشر است فرصت خوبی بود تا به تفصیل به این مورد که گفتید بپردازم.

یک فنجان قهوه و صفحه شطرنج

مواجهات کرامنیک و چالش‌ها

-در سال ۲۰۰۶ کرامنیک به خاطر باخت تلخش مقابل دیپ فریتز خیلی ناراحت شد. او مات در یک را ندید. کرامنیک در آن رویداد چه حسی را تجربه کرد؟ گزارش شما نسبت به آن رویداد چیست؟

-بعد از حوادث خیلی بدی که در مسابقات قهرمانی جهان در سال ۲۰۰۶ مقابل توپالف اتفاق افتاد، کرامنیک خیلی فرسوده شد. مسابقه مقابل دیپ فریتز در سال ۲۰۰۲ نشان داد که هنوز کرامنیک قوی‌تر از ماشین‌ها بازی می‌کند و حتی در سال ۲۰۰۶ هم شاید می‌توانست با دیپ فریتز مساوی کند، ولی به دلیل حوادث بد آن سال او از انرژی کافی و تدارک مناسب برخوردار نبود. او خیلی خسته و فرسوده بود.

-یکسان‌سازی دو سیستم قهرمانی جهان (کلاسیک و قهرمانی فیده) چطور اتفاق افتاد؟ کرامنیک در این موضوع چه سهمی دارد؟

-تا آنجایی که به فیده مربوط می‌شود، من می‌توانم اینطور عنوان کنم که از سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۰۵ مسابقات فیده در موضوع قهرمانی جهان در سطح پایین‌تری قرار داشت. همه می‌دانستند که کرامنیک با شکست کاسپاروف در یک مسابقه رسمی، قهرمان اصلی جهان است، حتی اگر در داخل فیده بعضی‌ها جور دیگری فکر کنند و آن گروه در اکثریت باشند، این موضوع را می‌توان علایق شخصی افراد صاحب قدرت فدراسیون جهانی قلمداد کرد. با تمام احترامی که به یکسان‌سازی مسابقات قائلم، بدون وجود کرامنیک این اتفاق نمی‌افتاد و این موضوع امروز بیشتر و بیشتر روشن شده است.

-یکسان‌سازی مسابقات سال ۲۰۰۶ مقابل توپالوف با حوادث ناخوشایند زیادی همراه بود. در الیستا (محل مسابقات) چه اتفاقی افتاد؟

-کتاب را بخوانید. من فکر می‌کنم به تفصیل در آن به این موضوع پرداخته شده است. (توضیح مترجم راجع به حوادث مسابقه قهرمانی جهان در سال ۲۰۰۶: در این دیدار، “سیلویو دانایلوف”، مدیر برنامه‌های توپالوف، بعد از دو پیروزی و دو تساوی که کرامنیک در ۴ بازی نخست کسب کرد، خروج‌های زیاد کرامنیک را از بازی مشکوک به تقلب دانسته و با هوچی‌گری برگزارکنندگان را تهدید به ترک مسابقات کرد. کرامنیک در بازی پنجم حاضر نشد و برایش باخت منظور شد. کار به گونه‌ای پیش رفت که ایلیومژینوف، رئیس فدراسیون جهانی، مجبور شد در محل مسابقات حاضر شود تا مشکل را حل کند. جالب اینکه توپالوف در بازی‌های ۸ و ۹ پیروز شد و ۳ دور مانده به پایان مسابقات، ۱ امتیاز پیش افتاد. بعد از آن در بازی دهم کرامنیک به یک پیروزی درخشان دست یافت و بعد از دو تساوی در دورهای باقیمانده، کار به بازی‌های سریع تکمیلی کشیده شد. ۴ بازی با زمان ۲۵ دقیقه به اضافه ۱۰ ثانیه. نتایج بازی‌های تکمیلی هم خیلی دراماتیک بود. در ۳ بازی اول هر کدام ۱ برد و ۱ تساوی کسب کردند و در دور آخر کرامنیک امتیاز نهایی را کسب کرد و فاتح این رویداد شد.)

-در سال ۲۰۰۸، کرامنیک مقابل آناند عنوان قهرمانی‌اش را از دست داد. این مسابقات در شهر “بن” انجام شد. به نظر می‌رسید که تیم آناند خیلی حرفه‌ای‌تر عمل کردند و تدارک بازی‌های آناند از نظر حرفه‌ای بهتر انجام شد. آیا تعبیر من را قبول دارید؟

– “حرفه‌ای” واژه مناسبی نیست. کرامنیک در هیچ مسابقه‌ای به اندازه آن رویداد حرفه‌ای عمل نکرد. ولی این درست است که در موضوع تدارک شروع بازی ضعف‌هایی وجود داشت. آناند و تیمش بهتر از ما عمل کردند و با شایستگی پیروز شدند.

مهره شاه در دست شطرنج‌باز

پایان همکاری و افق‌های جدید

-همکاری شما با کرامنیک کی تمام شد؟ و همچنین همکاری‌تان با “لکو”؟

-هر دو همکاری در سال ۲۰۰۹ خاتمه یافت. بعد از آن من مشاور UEP (سازمان مربوط به اقدامات تبلیغاتی و پیشبردی رویدادهای جهانی) شدم. ما این سازمان را در سال ۲۰۰۵ پایه‌ریزی کردیم و دستاوردهای عالی داشتیم. من هنوز هم فکر می‌کنم که رویارویی بین کرامنیک و آناند از نظر نحوه برگزاری نسبت به همه ادوار بهترین بود. بعد از ۷۴ سال ما طوری برنامه‌ریزی کردیم که بازی‌ها مجدداً در آلمان برگزار شود. سازمان UEP با فدراسیون جهانی شطرنج داشتند به توافقاتی می‌رسیدند تا بتوانند بازار مسابقات جهانی را در آینده سازماندهی کنند. قراردادها در حال امضا شدن بود ولی رئیس فدراسیون در آخرین لحظات ساز مخالف زد. ما به عقد قرارداد خیلی نزدیک شده بودیم. البته بعد از آن هم من کارم را خیلی حرفه‌ای ادامه دادم. من با عنوان شغلی “مدیر برنامه” هر چیزی که می‌خواستم را به دست آوردم و تصمیم گرفتم که روی موضوعات دیگر متمرکز شوم و فکر می‌کنم که تصمیم درستی گرفتم.

نگارش کتاب کارستن هنسل

-چه مدت روی کتابتان کار کردید؟

-به مدت چند ماه. کارهای زیادی برای انجام دادن بود و وقت‌گیر شد. ولی من قصد داشتم که کتاب خوبی باشد و به همین دلیل خیلی عجله نکردم.

-شما روی این کتاب تنها کار کردید یا کرامنیک هم به شما کمک کرد؟

-نخست از کرامنیک اجازه نوشتن را گرفتم. او عکس‌های مورد نیاز را در اختیارم قرار داد و به سؤالاتی که داشتم پاسخ داد و درباره مهمترین بازی‌هایی که داشت و لحظات بحرانی بازی‌ها راهنمایی کرد و بالاتر از همه اینها او به من اختیار تام داد تا به طور آزادانه ارزیابی‌های شخصی‌ام را از رویدادها و خود او بیان کنم.

-در فاصله سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۹ اتفاقات ناخوشایند زیادی در سیاست‌های شطرنج رخ داد و شما در بعضی از آنها مستقیماً درگیر بودید. آیا آنها را با جزئیات در کتابتان آورده‌اید یا بنا به دلایل قانونی مجبور به سکوت شدید؟

-من سال‌ها سکوت کرده‌ام و فقط بعضی اشارات نسبت به بعضی گفته‌های نادرست و یا دروغ‌های نوشته شده در نشریات داشته‌ام. ولی در هنگام نوشتن کتاب، برای من مهم بود که تا جای ممکن شفاف باشم. شما بعد از خواندن کتاب درباره آن دوره پر حاشیه به ارزیابی درستی خواهید رسید.

خانم‌ها در حال تحلیل شطرنج

-آیا امروز هم با دنیای شطرنج در ارتباط هستید؟

بله، قلب من همیشه با شطرنج می‌تپد. من هنوز هم دوستان زیادی در حوزه شطرنج در سراسر جهان دارم که فوق‌العاده‌اند. من همین اواخر از مسابقات ویکانزی برگشته‌ام. در راه برگشت “البرت واسه” که داور یکی از مسابقات قهرمانی جهان است را در مزرعه‌اش در هلند ملاقات کردیم و اوقات خوبی داشتیم. من با کرامنیک هم دائم در ارتباط هستم. او در بالاترین فرم ایده‌آل خود است و از نظر بدنی هم آماده است. من پیگیر مسابقات کاندیداتوری هستم. من دوست دارم مسابقه قهرمانی جهان بین کارلسن و کرامنیک برگزار شود. بین شانزدهمین و چهاردهمین قهرمان‌های شطرنج جهان. می‌توان از دل این مسابقات داستان‌های بی‌نظیری را هم به رشته تحریر درآورد.

By سنا نعمتی

من سنا نعمتی هستم دانشجوی رشته میکروبیولوژی، به مقاله نویسی درباره چیزهایی مختلف و نویسندگی بسیار علاقه دارم ، اینجا میتونی با من مقاله های جذابی رو تجربه کنی .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *