یک دست و یک مهره سرباز

مقدمه: تفکر پیشگیرانه در شطرنج و زندگی

اساتید بزرگ شطرنج و تاکتیک‌پردازان برجسته، یک ویژگی مشترک دارند: **آنها همیشه چندین گام از رقبای خود جلوتر هستند.**

نظریه ذهن، به توانایی ما در درک دیدگاه دیگران اشاره دارد و این مهارت در تمامی تعاملات ما حیاتی است. یک مطالعه جدید از دانشکده پزشکی Mount Sinai نشان می‌دهد که چگونه ما از این توانایی برای متقاعد کردن دیگران استفاده می‌کنیم. فعالیت مغزی که در ذهن‌خوانی دیگران به کار می‌رود، شباهت زیادی به فعالیت مغزی در بازی‌هایی مانند شطرنج دارد. این موضوع ما را به این فکر می‌اندازد که آیا بهتر بودن در یکی، به معنای بهتر شدن در دیگری نیز هست؟

بزرگترین تاکتیک‌پردازان جهان، افرادی هستند که به آینده می‌اندیشند. استادان بزرگ شطرنج، ژنرال‌های مشهور، رهبران برجسته جهان و حتی افراد مافیا، همگی در یک مهارت مشترک هستند: **آنها همیشه چندین گام از رقبای خود جلوتر عمل می‌کنند.**

هر یک از ما این توانایی را داریم که از قبل فکر کنیم. در واقع، تصور یک انسان کارآمد که حداقل گاهی اوقات به آینده فکر نکرده باشد، دشوار است. احتمالاً برنامه‌ریزی کرده‌اید که امشب چه کاری انجام دهید، و مسیری را که برای رسیدن به خانه طی خواهید کرد، می‌دانید. **آینده‌نگری یکی از ویژگی‌های بارز هوش است.** بدون آن، ما صرفاً برده غرایز و رفلکس‌های خود هستیم، شبیه یک گیاه یا یک نوزاد.

نقش آینده‌نگری در تعامل با دیگران چیست؟ این موضوعی است که در یک مطالعه اخیر از دانشکده پزشکی Mount Sinai به آن پرداخته شده است و نشان می‌دهد که وقتی با افراد دیگر تعامل می‌کنیم و ذهن آنها را می‌خوانیم، چقدر پیش‌بینی و تفکر عمیقی داریم.

دو فرد آقا که مشغول بازی شطرنج هستند

نظریه ذهن و کاربرد آن

دنیا پر از افراد دیگر است که برخلاف شما، اغلب غیرقابل پیش‌بینی، مستقل و به طرز شگفت‌انگیزی ناخوانا هستند. ما نمی‌توانیم مستقیماً وارد ذهن آنها شویم تا بدانیم به چه چیزی فکر می‌کنند یا قرار است چه کاری انجام دهند. اما با توجه به اینکه انسان‌ها گونه‌ای اجتماعی هستند، جای تعجب نیست که راه‌هایی برای پیش‌بینی و درک افکار دیگران توسعه داده‌ایم.

این توانایی به عنوان **”نظریه ذهن”** شناخته می‌شود، و به ما امکان می‌دهد خود را جای دیگران بگذاریم. (به درجات مختلف، افراد مبتلا به اوتیسم ممکن است در این زمینه چالش‌هایی داشته باشند.) نظریه ذهن با بزرگ شدن یاد گرفته می‌شود. کودکان در حدود ۱۵ ماهگی متوجه می‌شوند که دیگران زندگی ذهنی خاص خود را دارند – خواسته‌ها و احساسات مخصوص به خود – اما در سازگاری با آن مدتی طول می‌کشد. به عنوان مثال، اگر یک کودک دو ساله فرد دیگری را در مضیقه ببیند، ممکن است با دادن اسباب‌بازی یا شیء مورد علاقه‌اش به او کمک کند. آنها تشخیص می‌دهند که شخص احساسات خاص خود را دارد، اما نمی‌توانند فراتر از آن قدم بگذارند و فکر کنند که طرف مقابل واقعاً چه می‌خواهد.

اکثر مردم یک نظریه ذهنی بسیار پیچیده دارند. به عنوان مثال: فرض کنید من و شما در مورد چیزی صحبت می‌کنیم، و می‌بینید که من به ساعت نگاه می‌کنم. اکنون چه فرضیات یا افکاری در ذهن شما می‌گذرد؟ آیا حوصله‌ام سر رفته است؟ آیا باید جایی باشم؟ آیا عنکبوتی در ساعت وجود دارد؟! در واقع، افرادی که به چیزها “بیش از حد فکر می‌کنند” اغلب در این بازی پیچیده نظریه ذهنی گمراه شده و به دام می‌افتند. مانند بسیاری از چیزها، یک عادت مفید مغز زمانی سمی می‌شود که بیش از حد استفاده شود.

یک فرد را نشان میدهد که مهره های سفید و مشکی شطرنج مقابلش قرار گرفته

همیشه دو گام جلوتر

آنچه که مطالعه اخیر Na و همکاران به این بحث اضافه می‌کند، این است که ما چقدر از این نظریه ذهن هنگام تلاش برای متقاعد کردن یا ذهن‌خوانی دیگران استفاده می‌کنیم. تیم Mount Sinai شامل ۴۸ شرکت‌کننده بود که در یک اسکنر مغز نشسته و نوعی “بازی اولتیماتوم” را انجام دادند. در اصل، آنها به تیم‌هایی تقسیم شدند و به آنها گفته شد که ۲۰ دلار را با یکدیگر تقسیم کنند. در یکی از نسخه‌های بازی، هیچ قانونی وجود نداشت؛ آن‌ها می‌توانستند چانه بزنند، مذاکره کنند، ذهن‌خوانی کنند و هر چقدر که می‌خواهند مذاکره کنند.

این مطالعه دو نکته مهم را آشکار کرد:

اولاً، پس از تجزیه و تحلیل محاسباتی تمامی بازی‌های انجام شده، آنها دریافتند که نتایج همان چیزی است که از افرادی که “دو، سه یا چهار گام جلوتر” از دیگران فکر می‌کنند، انتظار می‌رود. به عبارت دیگر، اگر مردم فقط یک گام جلوتر یا صرفاً از روی واکنش فکر می‌کردند، نتایج کاملاً متفاوت به نظر می‌رسید.

ثانیاً، اسکن‌های مغزی نشان داد که انتخاب‌های انجام شده در طول مذاکرات با فعالیت در **قشر پیشانی شکمی (ventromedial prefrontal cortex)** همراه بود. این همان بخشی از مغز است که در اکثر تصمیمات آینده‌نگرانه استفاده می‌شود. بنابراین، حداقل از نظر عصب‌فیزیولوژیکی، ذهن‌خوانی دیگران تقریباً مانند هر نوع برنامه‌ریزی دیگری است.

هر تعاملی، یک بازی شطرنج است

صحنه‌ای به یاد ماندنی از سریال “The Wire” وجود دارد، جایی که دی‌آنجلو از دنیای واقعی خرید و فروش مواد مخدر برای توضیح قوانین شطرنج استفاده می‌کند. این توضیح بسیار خوب عمل می‌کند و اکنون ممکن است دلیل آن را بدانیم. آنچه Na و همکاران نشان می‌دهند این است که وقتی می‌خواهیم دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم یا ذهن‌خوانی کنیم، مغز ما دقیقاً به همان روشی که در حال بازی شطرنج هستیم، فعال می‌شود.

هر تعامل اجتماعی یک بازی شطرنج است؛ تلاشی برای وارد شدن به درون ذهن کسی تا او را به سمتی که ما می‌خواهیم فکر کند یا عمل کند، هدایت کنیم. این رویکرد در روابط می‌تواند فاجعه‌بار باشد و منشأ بسیاری از درگیری‌هاست. اما اگر بتوانیم در آن بهتر شویم، چه؟ ما می‌دانیم که شطرنج مزایای زیادی دارد، اما شاید بتوانیم **”بهبود توانایی شما در درک و پیش‌بینی دیگران”** را نیز به لیست این مزایا اضافه کنیم؟ در واقع، وقت آن رسیده که گرد و غبار از صفحه شطرنج‌مان را پاک کنیم! ♟️

جانی تامسون در آکسفورد فلسفه تدریس می‌کند. او یک حساب کاربری محبوب به نام **فلسفه کوچک (Little Philosophy)** دارد و اولین کتابش **مینی فلسفه: کتاب کوچک ایده بزرگ (Mini Philosophy: The Small Book of Big Ideas)** است.

By سنا نعمتی

من سنا نعمتی هستم دانشجوی رشته میکروبیولوژی، به مقاله نویسی درباره چیزهایی مختلف و نویسندگی بسیار علاقه دارم ، اینجا میتونی با من مقاله های جذابی رو تجربه کنی .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *