- مقدمه
- نخبه گرایی در شطرنج مروری بر رویدادهای اخیر
- 7 دلیل برای اینکه اتهامات نخبه گرایی در شطرنج اغراق آمیز است
- نخبه پرستی در شطرنج
- نخبه گرایی در اینترنت
- بی دست و پا بودن و خجالتی بودن از نظر اجتماعی
- بیان اینکه کسی در شطرنج بد است شما را نخبه گرا نمی سازد
- امتناع از انجام بازی با بازیکنانی با رتبه پایینتر که هرگز ندیدهاید
- پرسیدن اینکه کسی در دنیای شطرنج واجد شرایط است یا خیر
- مخالفت با تلاشها برای «مدرن کردن»، «بهبود»، «تغییر» یا «جنسگرایی»
مقدمه
در پست قبلی در این وبلاگ، مروری بر رویدادهای سال 2020 کردم که منجر به رونق واقعی شطرنج آنلاین و محبوبیت بیسابقه آن شد.
متأسفانه، مانند تقریباً همه چیزهای آنلاین، 1 این رونق نمی توانست بدون سهم خود از خشم و درام ادامه یابد. با توجه به این واقعیت که برخی از شطرنج بازان کاملاً پذیرای هجوم بازیکنان جدید و بی تجربه در جامعه شطرنج نبودند، 2 به طور فزاینده ای از آنها به عنوان “نخبه نگهبان دروازه” یاد می شود، اصطلاحی که تقریباً می تواند به عنوان ترجمه شود. “یک سوراخ هایی که فکر می کنند بهتر از افراد دیگر هستند زیرا در یک فعالیت خاص با تجربه هستند و خوب هستند و می خواهند مانع از انجام یک فعالیت جدید توسط افراد جدید شوند فقط به این دلیل که در آن بد هستند.
حالا، اگرچه من قطعاً موافقم که شطرنج بازان خاصی وجود دارند که دقیقاً با این توصیف مطابقت دارند، من فکر می کنم که ما در مورد اقلیت نسبتاً کوچکی صحبت می کنیم و اتهامات نخبه گرایی در شطرنج از کنترل خارج شده است. من فکر می کنم که تمایلات منفی مرتبط با دنیای آنلاین، اقتصاد توجهی که در آن زندگی می کنیم، عادت ما به نگاه کردن به همه چیز در چشم انداز سیاه و سفید، داستان های نخبه گرایی را از تناسب خارج کرده است.

در این مقاله به دفاع از نخبه گرایی در شطرنج می پردازم و سعی می کنم توضیح دهم که چرا فکر می کنم اتهامات نخبه گرایی در شطرنج بسیار اغراق آمیز است.
نخبه گرایی در شطرنج مروری بر رویدادهای اخیر
برای درک واضحتر جزئیات نمایشی که در هفتههای اخیر رخ داد و اینکه چگونه اصطلاح «نخبهگرایی در شطرنج» تا این حد محبوب شد، بیایید نگاهی بیندازیم به مهمترین رویدادهای اخیر که منجر به وضعیت فعلی شطرنج شد. امور :
Hikaru Nakamura شروع به همکاری با معروف Overwatch Streamer xQc کرد
پخشکنندههای محبوب دیگر (به ویژه باکسباکس، هاچ، وویبوی) شروع به پخش منظمتر شطرنج میکنند و با ناکامورا و دیگر پخشکنندگان شطرنج همکاری میکنند.
پخش کننده لیگ افسانه باکس باکس توییتی را منتشر می کند که در آن به سمی بودن بینندگان شطرنج اشاره می کند :
جنرال موتورز بن فینگولد در جریان استریم با نام های xQc، Boxbox و Nakamura نام های 4 را علیه XQC سر و صدا می کند.
بن فینگولد با واکنش منفی مواجه می شود – به خصوص توسط جامعه xQc. اصطلاحات «دروازهبانی» و «نخبهگرایی» ظاهر میشوند .
استریمر و یوتیوبر Mo1stCr1tikal و penguinz0 و Charlie ویدیویی Chess Drama می سازد که در آن او همچنین در مورد دروازه بان و نخبه گرایی در شطرنج صحبت می کند. 5
ناکامورا به کلیپ بن و ویدیوی چارلی واکنش نشان می دهد و روایت نخبه گرایی را تکرار می کند.
آگادماتور ویدیویی میسازد که در آن از تجربه خود در مورد نخبهگرایی صحبت میکند
chesscom مسابقات شطرنج 50000 دلاری را برای 16 استریمر محبوب به نام Pogchamps راه اندازی می کند .
بحث ها در هر دو طرف قطبی تر می شوند. وب سایت Chesstech یک مقاله بسیار بحث برانگیز با عنوان “آیا PogChamps راه خوبی برای ترویج شطرنج است ؟”
آگادماتور ویدئوی دیگری میسازد که در آن درباره مقاله نظر میدهد و از بینندگانش نظر میخواهد
ناکامورا به مقاله و ویدیوی آگادماتور در جریان خود واکنش نشان می دهد و آن را در یوتیوب منتشر می کند.
نخبه گرایی در شطرنج گسترده می شود و به شدت مورد بحث قرار می گیرد
یک شطرنج نویس با استعداد 6 به کمک نخبه گرایان می آید و مقاله ای با عنوان دفاع از نخبه گرایی در شطرنج می نویسد و در آن نشان می دهد که ادعاهای نخبه گرایی در شطرنج بسیار اغراق آمیز است.

چه شما می گویید در مورد آخرین نکته شک دارید؟ لطفا، به ادامه مطلب بروید. در ادامه مقاله، من سعی خواهم کرد تا مورد خود را در قالب 7 دلیل بیان کنم که چرا اتهامات نخبه گرایی در شطرنج بسیار اغراق آمیز است.
نخبه پرستی نه تنها در شطرنج، بلکه در هر رشته انسانی وجود دارد
وقتی اتهامات نخبه گرایی در شطرنج در فیدهای من ظاهر شد، متوجه شدم که آنها به شدت به این موضوع اشاره می کنند که نخبه گرایی چیزی است که تقریباً منحصر به فرد برای شطرنج است.
حال، مشکل اصلی من با این استدلال این است که به سادگی درست نیست. در زندگی ام این فرصت را داشته ام که فعالانه در بسیاری از زمینه ها شرکت کنم و در جوامع مختلف عضو شوم. در هر یک از آنها، نخبه گرایی را به شکلی تجربه کردم .
تنیس روی میز؟ در اکثر باشگاههای کرواسی، به ندرت این فرصت را پیدا میکنید که حتی در بازیهای دوستانه با بازیکنانی بهتر از خودتان بازی کنید، چه رسد به کل جلسات تمرین. جهنم، من مواردی داشته ام که با وجود سال ها تمرین در یک سالن، حتی به من سلام نمی کنند .
سالسا؟ برخی افراد اصلاً نمی خواهند با مبتدیان برقصند. اغلب آنها نسبت به تازه واردان بسیار نادیده گرفته می شوند. 9
و حتی من را در رشته مهندسی برق شروع نکنید. در 4 سال زندگی ام، من بیش از مجموع همه زمینه های زندگی ام، نخبه گرایی را شاهد بوده ام. افرادی که یکدیگر را بر اساس دانش خود قضاوت می کنند، مردان «ماچو، آلفا» سعی می کنند نشان دهند که بهتر از شما هستند زیرا بسیار باهوش هستند، جلسات به «مسابقه اندازه گیری دیک» باز می گردد. منزجر کننده .
ناگفته نماند همه رشتههای دیگری که در حوصله این مقاله نیست و نخبهگرایی وجود دارد.
به زبان ساده، افرادی هستند که دوست دارند دیگران را بر اساس میزان خوب بودنشان در کاری قضاوت کنند، نه اینکه در همه جا چقدر افراد خوب هستند .
دومین استدلال بسیار رایج “برای” نخبه گرایی در شطرنج بیان می کند که سایر جوامع آنلاین بسیار پذیرای افراد مبتدی هستند. توییت باکس باکس که قبلاً ذکر شد به طور مستقیم نشان می دهد که او هرگز در بازی League of Legends این همه نظرات تحقیرآمیز را تجربه نکرده است. 11
با این حال، من آن استدلال را هم نمیخرم. من محتوای BoxBox را به خوبی نمیدانم، اما کنجکاو هستم که آیا او تا کنون یک بازی را که در آن مبتدی بوده برای هزاران نفر پخش کرده است تا اینکه شروع به پخش شطرنج کرد.
در زندگیام، هم DOTA2 و هم LOL (و یک سری بازی دیگر) را بازی کردهام و آن جوامع بسیار سمی، نخبهگرا و قطعاً مبتدیپسند نبودند .
( آههه، به بازیکنان League of Legend نگاه کنید که از بازیکنان مبتدی استقبال می کنند. آیا واقعاً برای بازی ای که در آن Flamer بدنام Tyler1 یکی از اسطوره های بازی است تعجب آور است ؟)
من کاملاً متقاعد شدهام که اگر BoxBox بازیای را انتخاب کند که صحنه رقابتی ملایمی داشته باشد، نظرات بدی دریافت میکند. اگر نگاهی به استریم های xQc بیندازیم، بدون توجه به بازی ای که انجام می دهد، مردم به او می خندند و به او توهین می کنند. آنها مدتها قبل از شروع بازی شطرنج او را به خاطر مکیدن در یک سری بازی های دیگر مسخره کردند .
بنابراین، من کاملاً معتقدم که جامعه شطرنج اساساً با هیچ جامعه دیگری تفاوت ندارد. من استدلال می کنم که نخبه گرایی یک ویژگی شطرنج باز نیست، بلکه یک ویژگی انسانی است.
و قبل از اینکه به گلوی من بپری نه، این به این معنی نیست که وقتی شطرنجبازی هستی خوب است این کار را انجام دهی، زیرا «دیگران این کار را انجام میدهند ».
این فقط به این معنی است که احمق ها همه جا حضور دارند .

من همچنین معتقدم که آنها تقریباً در هیچ یک از زمینه های داده شده رایج نیستند، همانطور که گاهی اوقات ارائه می شود. من فکر می کنم که بخش بزرگی از تقصیر این تصور اجتناب ناپذیر به بزرگ ترین اختراع قرن گذشته برمی گردد .
اینترنت. 12
نخبه گرایی در اینترنت به نام خطرات تعمیم اغراق آمیزتر است
مشکل بزرگ دیگری که من با اتهامات نخبه گرایی اخیر داشته ام این است که مردم به رفتار اقلیت نسبی از مردم توجه کرده اند که خود را در دنیای آنلاین نشان می دهد و سپس آن را به کل جمعیت نسبت می دهند .
بیایید صریح باشیم اینترنت میتواند جای مزخرفی باشد. وقتی افراد ناشناس و صفحهکلید در اختیارشان قرار میگیرد، بیشتر به احمق تبدیل میشوند. ترول های اینترنتی که هوس جلب توجه می کنند، پر سر و صدا و توهین آمیز هستند و مستعد جستجوی اهداف «ضعیفتر» هستند . مانند پخش کننده های زن یا بازیکنان جدید .
با این حال، نتیجه گیری از نخبه گرا بودن کل گروهی از مردم در یک نمونه نسبتا کوچک (و در عین حال پر سر و صدا) تعمیم خطرناکی است. برایم جالب بود که بسیاری از بازیکنان جدید که اتهامات «نخبهگرایانه نگهبانی دروازهبان» را فریاد میزدند، این عقیده را بر اساس Twitch Chat شکل دادند، بدون اینکه هرگز به یک باشگاه شطرنج مراجعه کنند یا شخصاً با گروهی از شطرنج بازان ملاقات کنند .
طبق تجربه من، باشگاههای شطرنج مملو از افراد صمیمی و خوب هستند که با اشتیاق و عشق متقابل آنها به بازی متحد شدهاند. اکثر شطرنج بازان در زندگی واقعی نسبت به بازیکنان جدید گرم و پذیرا هستند و من معتقدم تعمیم کل یک گروه بر اساس رفتار افراد خاص بسیار نادرست است. 13 من به هر تازه واردی به شدت توصیه می کنم که ابتدا از نزدیکترین باشگاه شطرنج بازدید کند و قبل از اظهار نظر در مورد کل جامعه از اینترنت دوری کند .
البته این بدان معنا نیست که افراد بی ادب در جامعه وجود ندارند. همچنین کاملاً درست است که تعدادی از افراد… عجیب و غریب در حال بازی کردن هستند. من اولین کسی خواهم بود که کلیشه های شطرنج را مسخره می کنم و می خندم و می گویم بسیاری از آنها درست است .
با این حال، فقط به این دلیل که کسی ضررهای بدی را متحمل می شود یا اینکه فردی از نظر اجتماعی خیلی ماهر نیست، او را نخبه گرا نمی سازد .
که به نکته بعدی می رسد .
بی دست و پا بودن و خجالتی بودن از نظر اجتماعی شما را نخبه گرا نمی سازد
در ویدیوی فوق الذکر که در آن او با تجربه خود در مورد نخبه گرایی صحبت کرد، آگادماتور داستانی در مورد نحوه شرکت در یک مسابقه خاص که استادان بزرگ کروات نیز در آن بازی می کردند و اینکه چگونه کاملاً غیرقابل دسترس می دید، گفت. او اشاره کرد که آنها عمدتاً به عنوان یک “قبیله” کنار هم می مانند و اصلاً با بازیکنانی با رتبه پایین تر ارتباط برقرار می کنند .
باید اعتراف کنم که در گذشته دیدگاه او را به اشتراک می گذاشتم. تجربیات اولیه من در مسابقات شطرنج بسیار شبیه به هم بود من این احساس را داشتم که تقسیم بین ردیف های دارای رتبه بالا و رتبه پایین طبیعی است و نباید بدون دلیل با استاد بزرگ صحبت کرد .
به خاطر داشته باشید، برخی از آنها بیاساس نبودند – برای مثال، به یاد میآورم که یکی از استادان بزرگ ادعا میکرد که برای بازیکنی با رتبه پایینتر پیشنهاد تساوی به فردی با عنوان توهینآمیز است. اما با این وجود در یکی دو سال گذشته من این فرصت را داشتم که با بسیاری از آنها به اشکال مختلف تعامل داشته باشم و متوجه شدم که آنها انسان های بسیار خوب، جالب و باهوشی هستند. متوجه شدم که به نظر غیرقابل دسترس بودن آنها با فرض و فرافکنی من ارتباط دارد که در وهله اول علاقه ای به صحبت با من ندارند.
در آن زمان متوجه شدم که حتی سعی نکردم با آنها صحبت کنم. با توجه به اینکه بسیاری از شطرنج بازان در سمت درونگرا و خجالتی طیف اجتماعی قرار دارند، اولین تماس از اهمیت خاصی برخوردار بود. ساده تر بود که آنها را نخبه گرا بدانیم تا اینکه حتی به آنها فرصت بدهیم .
این ادعا که استادان بزرگ نخبه گرا هستند، زیرا آنها عمدتاً با استادان بزرگ دیگر ارتباط دارند، نیز چندان منطقی نیست. از آنجایی که استادان بزرگ در محافل اجتماعی شهرت نسبی دارند، بسیاری از شطرنج بازان ویژگی های فن بوییسم را از خود نشان می دهند و انتظار دارند که مستحق توجه استاد بزرگ باشند. آیا واقعاً اینقدر دشوار است که بفهمیم کسی ترجیح میدهد قبل از بازی با کسی صحبت نکند یا با افرادی که سالها میشناسد، معاشرت نکند، نه با افراد کاملاً غریبه ؟
لازم به ذکر است که من تنها کسی نیستم که این نظر را دارم. با وجود اینکه من به تنهایی به استدلالهای این مقاله رسیدم، تحقیقات بعدی باعث شد من از ویدیوی ارسال شده در کانال شطرنج موردیمر آگاه شوم، که در آن موردیمر نکات جالب بسیاری را مشابه آنچه من از آن دفاع کردهام بیان میکند :
من به ویژه از استدلال های او در مورد اهمیت شروع تعامل و زمان تعامل خوشم آمد. اینکه چگونه سوء استفاده از دومی می تواند عواقب بدی داشته باشد، به بهترین وجه توسط یک داستان واقعی که در یک تورنمنت کرواسی اتفاق افتاده است، نشان داده شده است .
زنکو کوژول قهرمان چندگانه کرواسی و قهرمان سابق اروپا در حال انجام یک بازی پرتنش بود که در آن پیروز می شد. با این حال، او به نوعی نتوانست ضربه ناک اوت را بیابد و نتوانست موقعیت خود را به 15 تبدیل کند. پس از بازی، یک استاد کاندیدای کروات 2100 (که رابطه چندان خوبی با او نداشت) به او نزدیک شد و گفت: «هی، چطور میتوانست. شما Nd5 را آنجا بازی نمیکنید، کاملاً برنده بودید.» البته کوژول با عصبانیت به او نگاه کرد و کاملاً به او توجهی نکرد و از اتاق بیرون آمد.
آیا عصبانی شدن از یک شطرنج باز بی احساس با هوش اجتماعی صفر او را نخبه گرا می کند ؟
من می توانم بگویم که او را به یک انسان عادی تبدیل می کند.

بیان اینکه کسی در شطرنج بد است (در صورتی که او بدیهی است) شما را نخبه گرا نمی سازد.
نکته دیگری که با تماشای جریانهای شطرنج در چند هفته اخیر متوجه شدم، تغییر آهسته پارادایم از “خندیدن به مردم و توهین به آنها، زیرا آنها در شطرنج بد هستند” به “اشکال ندارد به کسی بگوییم اشکالی ندارد” است. در شطرنج بد است. به نوعی، بیان اینکه کسی در شطرنج بد است (حتی زمانی که آشکارا بد است) نشانه ای از “نخبه گرایی دروازه بان ” است.
من به شدت با این «صحت سیاسی» و تمایل به تحریف حقیقت برای اینکه مردم احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند مخالفم. در ماههای اخیر، متوجه تکرارهای زیادی از سؤال “من رتبهبندی شدهام (عدد رتبهبندی تصادفی را از 200 تا 1000 وارد کنید)، آیا در شطرنج خوب هستم؟” که در Quora ظاهر میشود، که صرفاً بوی نیاز مبرم به اعتبار میدهد، دیدهام. از یک غریبه ناشناس در اینترنت .
ما میتوانیم هر چه میخواهیم وانمود کنیم و عناوین زیر را در ویدیوهای خود قرار دهیم :
اما اگر یک بازیکن با رتبه 600 نمی تواند به عنوان “بد” در نظر گرفته شود، معنای کلمه “خوب” تمام معنای خود را از دست داده است. مرد تنها چند هفته بعد به خاطر مسیح یک بازی را در 6 حرکت به عنوان سفید باخت .
و جای تعجب نیست او فقط برای مدت بسیار کوتاهی شطرنج بازی کرده است و زمان زیادی را صرف بازی نکرده است. واقعاً چه چیز دیگری می توان انتظار داشت؟ هیچ چیز شرم آور و نخبه گرایانه ای در مورد بیان اینکه “پادشاه برهنه است” وجود ندارد. همانطور که ناکامورا اشاره کرد، هر شطرنجبازی در بازی Overwatch به همان اندازه بد خواهد بود بازی که در آن xQc به مقام استاد بزرگ رسیده است .
به هر حال، من نیاز همیشگی فرهنگ ما به نوازش کردن ذهن همه و ایجاد احساس خوب در آنها را درک نمی کنم. من به شدت شک دارم که این یکی دیگر از گسترشهای روانشناسی رایج «قدرت مثبتگرایی» است که در حال حاضر بر صنعت خودیاری و رسانههای اجتماعی تسلط دارد.
من فکر میکنم این تلاشها برای ارائه نادرست عیبهایمان، امتناع از پذیرش اینکه همه ما چیزی را مک میکنیم، به شدت برای سلامت روان ما مضر است. اصرار بر اینکه ما همیشه خوشحال هستیم و در هر کاری که انجام می دهیم خوب هستیم، انتظارات غیرواقعی و مافوق بشری را ایجاد می کند که از بین رفتن آن می تواند عواقب ناگوار و بحران روانی واقعی ایجاد کند. 16
( قدرت مثبت بدترین اتفاقی که برای بشریت از زمان اختراع سیستم لندن رخ داده است )
البته، من از دور زدن و شعلهور کردن بازیکنان بد دفاع نمیکنم . این یک چیز است که در مورد مهارت کسی نظر داشته باشید یا به سؤالی پاسخ دهید، اگر از شما بپرسند، این یک چیز کاملاً متفاوت است که به مردم بگویید که آنها را مک میکنند و به آنها توهین میکنند. به خاطر آن و قضاوت آنها بر این اساس .
اما حتی اگر این کار را انجام دهید، بهتر است به شما برچسب یک احمق بزنند تا یک نخبه .
اگرچه من قبول دارم که این دو اصطلاح لزوماً یکدیگر را مستثنی نمی کنند .

امتناع از انجام بازی با بازیکنانی با رتبه پایینتر که هرگز ندیدهاید، شما را نخبهگرا نمیسازد
یکی دیگر از استدلالهای «شطرنج بازان نخبهگرا هستند» که در یکی از ویدیوهای ذکر شده در بالا 17 ذکر شد، ادعا میکرد که این امری نخبهگرایانه است که از بازی در برابر افرادی که امتیاز بسیار پایینتری دارند، خودداری کنیم زیرا عشق در بازی تنها چیزی است که باید مهم باشد .
از آنجایی که من قبلاً چالشهای روزانه را از بازیکنان با رتبه پایینتر در lichess دریافت میکردم و به همین دلیل چالشهای هر کسی را با اختلاف رتبه > 300 غیرفعال میکردم و به دلیل این واقعیت که در هنگام استریم کردن دائماً توسط افرادی که 1000 امتیاز از خودم رتبه داشتند به چالش میکشیدم. بیشتر، من شدیداً 18 مخالف این استدلال بودم .
من فکر می کنم هیچ ایرادی ندارد که بخواهیم با بازیکنانی با رتبه پایین تر بازی نکنیم. شخصاً برای من، هر فعالیتی (از جمله شطرنج) زمانی جالب است که رقابتی باشد و زمانی که مجبور می شوم بهترین کار را انجام دهم. چه والیبال دوستانه، چه یک بازی ورق یا یک بازی شطرنج، من دوست دارم حداکثر تلاش خود را انجام دهم و با یک چالش روبرو شوم .
انجام بازی های شطرنج در برابر بازیکنانی که دارای امتیاز 1000 امتیاز هستند، به سادگی چنین انگیزه ای را برای من ایجاد نمی کند. دانستن اینکه میتوانم اکثریت این بازیها را بدون فکر برنده شوم باعث میشود خیلی سریع علاقهام را از دست بدهم. من فکر میکنم دلیلی وجود دارد که بسیاری از افراد از بازی و تمرین در برابر فردی مشابه سطح شما یا کمی بهتر حمایت میکنند. من همچنین فکر می کنم این ویژگی من چندان عجیب نیست داستان های زیادی وجود دارد که بازیکنان قدرتمندی مانند کاسپاروف و مگنوس به سرعت علاقه خود را در مواجهه با مخالفان ضعیف تر از دست می دهند. 19
( خب، حداقل نمی توان سومو کاران را به نخبه گرا بودن متهم کرد )
البته، توجه داشته باشید که من عمدتاً به بازی با بازیکنان ناشناس … از طریق اینترنت اشاره می کنم. من فکر میکنم وقتی با کسی که میشناسید یا با کسی بازی میکنید کاملاً متفاوت است، زیرا مولفههای مختلفی وجود دارد که بازی را جذاب میکند (ترش صحبت کردن، شوخی، معاشرت و غیره ).
من فکر می کنم هیچ چیز عجیبی وجود ندارد که ترجیح دهید با افراد هم سطح خود بازی کنید. من فکر می کنم میل به چالش یکی دیگر از ویژگی های طبیعی انسان است.
من درک می کنم که چرا برخی ممکن است آن را رقابت ناسالم بدانند .
اما من نمی فهمم چرا کسی آن را نخبه گرایی می نامد .
پرسیدن اینکه آیا کسی برای شغلی در دنیای شطرنج واجد شرایط است یا خیر، به طور خودکار شما را نخبه گرا نمی کند
چیز دیگری که در مورد کل جنبش «شما نخبه گرا هستید» دوست ندارم، برچسب زدن به هر کسی که درخواست صلاحیت و مدارک را به عنوان نخبه دارد.
باید گفت این منطقه مرزی و بحثی است که دفاع از آن سخت ترین است. مرز بسیار باریکی بین موقعیتهایی وجود دارد که در آن درخواست برای صلاحیتهای شخصی موجه است و موقعیتهایی که هدف آنها صرفاً تحقیر دیگران است و به این معنی است که آنها نباید کاری را که انجام میدهند (بدون توجه به شرایطشان ) انجام دهند.
تولیدکنندگان مشهور محتوای اینترنتی بهترین نمونه هستند. آگادماتور در مورد این واقعیت که او در جامعه شطرنج چندان “خوش آمد” نمی کرد، بسیار صریح صحبت کرده است، به این معنا که مردم به او گفتند که او اصلاً نباید درباره شطرنج ویدیو بسازد. الکساندرا بوتز، پخشکننده محبوب توییچ، که به طور منظم میزبان رویدادهای برتر شطرنج است، همچنین با نظرات بد اینترنتی روبرو شده است تقریباً هر حضور او در برنامهای که توسط chess.com اجرا میشود منجر به پخش بیپایان «چرا WFM آنجاست» میشود. از نظرات .
با این حال، فقط به این دلیل که زمینه هایی وجود دارد که در آن مدارک مورد نیاز نیست، به این معنی نیست که برای همه حوزه ها صادق است (یا آن شخص واجد شرایط برای هر تلاشی مرتبط با رشته خود است ).

برای مثال، شعلهور کردن آگادماتور بهخاطر تخصصاش در شطرنج کاملاً عقب مانده است، زیرا او خودش اشاره میکند که صرفاً در تلاش است محتوایی برای مردم ایجاد کند تا از آن لذت ببرند و اشاره میکند که بیشتر به سمت سرگرمی گرایش دارد. او خودش اشاره کرد که استادان بزرگ قدرتمندی مانند پیتر سویدلر وجود دارند که آنالیزهای سطح بالایی انجام می دهند.
از سوی دیگر، اگر او به طور ناگهانی شروع به ساخت فیلم های آموزشی کند و قول دهد که می تواند هرکسی را که از روش او پیروی می کند به سطح کارشناسی ارشد برساند، سؤالی مانند “این ادعاها بر اساس کدام اعتبارنامه” کاملاً منطقی خواهد بود و اصلا نخبه گرا نیست .
به طور مشابه، ادعای اینکه الکساندرا بوتز نباید در هیچ نمایشی ظاهر شود، احمقانه است، با توجه به اینکه او بازیکنی شایسته و ارتباطی فوقالعاده است که میتواند بازیها را برای یک جو معمولی نزدیکتر کند. با این حال، این سوال که آیا او واجد شرایط برای پخش مسابقات قهرمانی جهان به تنهایی است یا خیر، نخبه گرایانه نیست. من فکر نمی کنم هیچ بازیکن 2100 21 قادر به درک کامل همه پیچیدگی های چنین شطرنج سطح بالایی باشد.
مخالفت با تلاشها برای «مدرن کردن»، «بهبود»، «تغییر» یا «جنسگرایی» شطرنج شما را نخبهگرا نمیسازد
آخرین، اما نه کم اهمیت، پس از افزایش محبوبیت شطرنج در Twitch و به ویژه پس از اعلام مسابقات Pogchamps، برخی از شطرنج بازان با این تصور رایج که شطرنج باید مدرن شود، جنسیت شود و به استانداردهای سرگرمی قرن بیست و یکم برسد، ابراز نارضایتی کردند. برای اینکه جا نمانند .
طولی نکشید که آنها «نخبهگرا» اعلام شدند. هرکسی که حتی کوچکترین استدلال متقابلی را علیه «بهبود شطرنج» یا «رشد بازی» بیان میکرد، به صلیب کشیده میشد و با نظرات متعدد «تصور کنید آنقدر احمق هستید که میخواهید مردم به یک بازی رومیزی احترام بگذارند» مواجه میشدند .
خب، به نظر می رسد من یکی از این احمق ها هستم.
من قویاً معتقدم که شطرنج همانطور که هست عالی است و نیازی به “تغییر”، “بهبود” یا “جنسیتی کردن” ندارد
امروزه این شکایات امروزه بسیار رایج شده است. برای مدتی طولانی، بسیاری از مردم دائماً از کنترلهای تصادفی یا کوتاهتر فیشر حمایت میکردند و حتی خود کرامنیک پس از بازنشستگی، نوع بدون قلعهگیری را پیشنهاد کرد و از آن حمایت کرد .
این چیز جدیدی نیست. ادعاهایی مبنی بر اینکه شطرنج کسل کننده و “مرده” است به طور مداوم در فرهنگ شطرنج وجود داشته است. اولین تلاشها به دهه 1930 میرسد، زمانی که کاپابلانکا برای اولین بار به دلیل احتمال “مرگ ترسیم بازی”، انواع خاصی را بازی کرد. همه ما می دانیم که آن ارزیابی در آن زمان چقدر دقیق بود و همانطور که در پاسخ Quora در مورد نوع کرامنیک استدلال کردم ظاهر اخیر Alpha Zero نشان می دهد که همین ارزیابی حتی امروز نیز از دقیق بودن دور است .
از سوی دیگر، من همیشه در نظر گرفته ام که انواع گزینه های جالبی هستند که باید برای همیشه باقی بمانند نوع. شطرنج بسیار غنی و جالب است و هزاران سال است که به خوبی کار می کند و دائما در حال گسترش است. من کاملاً با نگرش پیتر هاین نیلسن موافقم که این یک برند قوی است که برای محبوب شدن نیازی به تغییر ندارد :
من ادعاهایی مانند “ما واقعاً نمی دانستیم چگونه شطرنج را قبل از Pogchamps بازاریابی کنیم” و “Pogchamps سرانجام شطرنج را به استانداردهای قرن بیست و یکم رساند” مضحک می دانم. مردم سعی می کنند طوری جلوه دهند که گویی رویدادهایی مانند Pogchamps تنها راه برای ترویج شطرنج و برچسب زدن به افرادی است که ادعا می کنند خوب هستند اما قبل از آنها شطرنج نیز به عنوان “نخبه گرایانه ” خوب عمل می کرد.
البته این بدان معنا نیست که جایی برای بهبود و برخی جنبهها که نیاز به مدرنسازی دارند وجود ندارد. اما مدرن سازی برخی از شیوه ها با مدرن سازی خود بازی یکسان نیست .

و دلیل اینکه من از این ادعاها خیلی عصبانی می شوم این است افرادی که ادعا می کنند شطرنج نیاز به مدرنیزه شدن دارد معمولاً همان افرادی هستند که شکایت می کنند شطرنج مدرن خسته کننده است .
اما همانطور که در یکی دیگر از پاسخهای خود Quora استدلال کردم این ادعا که شطرنج مدرن خستهکننده است، مشکل شطرنج نیست.
مشکل مردم است.
FacebookTwitterGoogle+PinterestLinkedIn
و در قرن 21
به خصوص در پلتفرم استریم Twitch
یا چیزی در همین راستا . +
نه، من لینک آن را پست نمیکنم، شما باید خودتان آن را در ویدیوهای دیگری که در این مقاله پیوند داده شدهاند بررسی کنید، شما بچههای درامخواه
پس از تماشای این فیلم، سرانجام متوجه شدم که آمریکایی ها چه احساسی دارند وقتی شهروندان غیرآمریکایی شروع به سخنرانی در مورد فرهنگ آمریکایی می کنند .
ناگفته نماند که چقدر خوش تیپ است .
اگرچه او هرگز وجود نخبهگرایی را انکار نمیکند، فقط برای این که تمام پتانسیلها را از بین ببرد، اما اگر از آن دفاع میکنید، مدعی هستید، این استدلالهای واقعی نیست. ادعای من این یک مشکل است، اما نه به آن بزرگی که این روزها همه سعی در ارائه آن دارند. من همچنین ادعا می کنم که بسیاری از مردم تصور روشنی از نخبه گرایی ندارند، بنابراین همه چیز را به آن نسبت می دهند. اما دارم از خودم جلو می گیرم .
بله، به صورت جمع تغذیه می کند. من متأسفانه بیش از یک حساب رسانه اجتماعی دارم. من یک وبلاگ نویس هزاره هستم، چه انتظاری داشتید؟
با توجه به نگرش من نسبت به بازی بازیکنان مبتدی در شطرنج که بعداً در مقاله ذکر شد، ممکن است این ریاکارانه را بیابید. اما دو تفاوت عمده وجود دارد: الف) سالسا واقعاً نمی تواند به تنهایی تمرین کند، بدون شریک و ب) سالسا شخصاً اتفاق می افتد و شامل یک جزء اجتماعی است که یک تفاوت اساسی است .
نکته: الیتیسم را در موسیقی در گوگل جستجو کنید

باکس باکس در درجه اول یک پخش کننده حرفه ای LOL (سابق) است که امروزه پخش کننده تمام وقت است .
اگر فکر میکنید که «جروم گامبیت» پاسخ این سوال است، امتیازهای اضافی .
به طور کلی، تعمیم هر چیزی احمقانه است .
بسیاری از استادان جوان کرواسی با بازی در همان مسابقات نوجوانان بزرگ شدند و دوستی خود را در سالهای ارشد ادامه دادند.
مطمئن نیستم که او آن بازی را باخت یا مساوی کرد، اما 100% مربوط نیست.
در مطالعه مفصل تر در مورد خطرات بالقوه روانشناسی احساس خوب، مقاله زیر توسط مارک منسون وبلاگ نویس مورد علاقه من با عنوان حقیقت در مورد “راز” را به شدت توصیه می کنم، در حالی که کتاب Coddling of the “American Mind: How Good” نیات و ایدههای بد نسلی را برای شکست راهاندازی میکنند» نیز از این نظر جالب است .
یا شاید چند تا از آنها
و احتمالاً کاملاً شخصی
و نه، من خودم را با کاسپاروف و مگنوس مقایسه نمی کنم. من فقط فکر کردم آنها نمونه های بسیار خوبی هستند .با وجود اینکه تحلیل خودش اصلاً بد نیست و در طول سال ها پیشرفت چشمگیری داشته است نه بازیکن 2200 مثل شما واقعا اگرچه بازیکنان زن مانند الکساندرا بیشتر مورد بازجویی قرار میگیرند و درخواست «صلاحیت» میکنند، اما موضوع «جنسگرایی در شطرنج» خارج از محدوده این مقاله است. شاید همین واقعیتی که من تصمیم گرفتم از او نام ببرم خدمات ضد جنسیت گرایی را انجام نمی دهد، اما فکر کردم منطقی است که از او به عنوان مثال برای تمایز بین خاردار بودن و نبودن استفاده کنم، با توجه به اینکه او بسیار مشهور است و اغلب هدف زبان های بدخواه در جامعه شطرنج است