همه شطرنجبازان این حس را میشناسند. شما در برابر حریفی قدرتمند، موقعیتی فوقالعاده در اختیار دارید و موجی از هیجان وجودتان را فرا میگیرد. ضربان قلبتان بالا میرود و ذهنتان آشفته میشود.
“تصور کن این بازی را ببری!” شما غرق در این فکر میشوید و سناریوهای مختلفی در ذهنتان مرور میشود: تبریک دوستانتان، تأثیر این برد بر ریتینگ و مسیر حرفهای آیندهتان.
ناگهان با یک واقعیت تلخ روبرو میشوید: بازی هنوز تمام نشده و شما همین الان برتری خود را از دست دادهاید.

من این وضعیت را بارها تجربه کردهام. این داستان دهها، و حتی صدها بار در طول دوران حرفهای من تکرار شده است.
از فکر کردن به آنچه در مصاحبه پس از بازی خواهم گفت تا تصور اینکه تحت حمایت بهترین برندهای جهان قرار بگیرم: زمانی که در برابر حریفی قویتر موقعیت برنده داشتم، رویاهای دیوانهوار زیادی در سر پروراندهام.
در اینجا چیزی که من از این تجربیات آموختهام و فکر میکنم چگونه میتوانید از این لحظات کاملاً خستهکننده اجتناب کنید، آورده شده است.
اگر به دلیل مشکلات در شطرنج، با تبدیل موقعیتهای برنده به پیروزی مشکل دارید، این مقاله برای شما مناسب است.
روی نتایج تمرکز نکنید
من یک مقاله کامل درباره تأثیر تفکر مبتنی بر نتیجه نوشتهام و در آن مقاله، بر تأثیر مخرب آن تمرکز کردهام.
اما در سوی دیگر، تفکر مبتنی بر نتیجه میتواند به هیجان بیش از حد نیز منجر شود.

مشابه منفیگرایی شدیدی که هنگام باخت (یا زمانی که پیشبینی میکنید میبازید) احساس میکنید، زمانی که برنده میشوید (یا زمانی که پیشبینی میکنید برنده شوید)، شروع به احساس شادی شدید میکنید.
بنابراین ممکن است برخی از شما فکر کنید این رویکرد هم اثر مثبت و هم منفی دارد. اما من کاملاً با این نظر موافق نیستم.
من قطعاً مخالف احساس شادی هنگام برنده شدن در بازیها نیستم. شما باید در طول مسیر پیروزیها را جشن بگیرید. اما جشنهای بیش از حد، انرژی زیادی مصرف میکنند و میتوانند در مدت کوتاهی به باختهای فاجعهبار منجر شوند.
به همین دلیل است که اولین کاری که باید انجام دهید این است که اهمیت کمتری به نتایج (کوتاهمدت) بدهید. وقتی متوجه شدید که نتیجه بازی بعدی تنها یک قطعه کوچک از پازل کامل است، انرژی احساسی سرمایهگذاری شده را کاهش خواهید داد.

این به خودی خود باعث ایجاد لحظات ناامیدکننده کمتری خواهد شد، زیرا میدانید که یک بازی از دست رفته فرصتی برای یادگیری چیزی جدید است.
در واقع، حتی اگر در یک بازی برنده شوید، ممکن است همه چیز طبق برنامه پیش نرود.
مسابقات شگفتانگیز Rapid خود در سال 2017 را به یاد میآورم، درست قبل از بازی در مسابقات Biel Grandmaster. من با پیروزی مقابل استاد بزرگ الیانوف (در آن زمان در بین 30 بازیکن برتر جهان) در جایگاه دوم قرار گرفتم.
موفقیت از نظر احساسی آنقدر طاقتفرسا بود (حتی بعد از برد مقابل الیانوف گریه میکردم) که قبل از شروع رویداد اصلی، تمام انرژیام تخلیه شده بود. جای تعجب نیست که انرژی من به سرعت تمام شد و مسابقات را با شش باخت به پایان رساندم…
چقدر هیجانزدگی باعث شد یکی از مهمترین تورنمنتهایم را خراب کنم.
بله، موافقم، موقعیتهای خاصی وجود دارد که تمرکز نکردن روی نتیجه بسیار سختتر است.
زمانی که یک “نُرم” استاد بزرگی کسب میکنید، یا برای پیروزی در یک تورنمنت، ممکن است احساس کنید که این تنها شانس زندگی شماست.

سه نکته مهم:
من متوجه شدهام که 95 درصد از مواردی که بیش از حد هیجانزده میشویم، موارد بسیار عادی هستند. این میتواند شامل برخی از بازیهای آنلاین ریتینگدار (یکی از هزاران بازی که در طول زندگی خود بازی میکنید…)، یک بازی بلیتز در یک باشگاه محلی یا هر بازی کلاسیک رو در رویی باشد که خطرات کمی دارد.
بسیاری از استادان بزرگ با این مسائل دست و پنجه نرم میکنند. هر بار که نزدیک به کسب نُرم میشوید، به نظر میرسد که زندگیتان در خطر است. اکنون یا هیچ وقت.
احتمالاً تا الان حدود 10 نُرم استاد بزرگی کسب کردهام. وقتی بدون آن فشار احمقانه شروع به بازی میکنید، به زودی متوجه میشوید که کسب چنین نُرمی بسیار آسانتر است… این یک فرصت یکبار در زندگی نیست، حتی اگر ممکن است در لحظه چنین احساسی داشته باشید.
خب، فرض کنید واقعاً یک فرصت یکبار در زندگی دارید. شما تمام عمرتان را برای همین لحظه کار کردهاید. حالا چه میکنید؟ به جای اینکه به خودتان فشار بیاورید، باید فکر کنید: “چگونه میتوانم با بیشترین احتمال به موفقیت برسم؟”. پاسخ این خواهد بود: به آنچه میدانید پایبند باشید، به خودتان اعتماد کنید و روی روند بازی تمرکز کنید، روی حرکت بعدی. شما تمام زندگی خود را برای این لحظه تمرین کردهاید! هر چه انرژی بیشتری صرف افکار خارج از صفحه شطرنج کنید، احتمال شکست شما بیشتر است.
هنگام هیجانزدگی در بازی چه کنیم؟
خوشبختانه ما ربات نیستیم. این بدان معناست که حتی اگر این مقاله را بخوانید و با من موافق باشید، به احتمال زیاد دوباره آن احساس هیجان اولیه را خواهید داشت. تا زمانی که رویکرد مبتنی بر فرآیند به طور کامل تثبیت شود، در طول بازیها به برخی اصلاحات سریع نیاز دارید.

مهمترین چیز این است که از تکرار آن آگاه باشید. وقتی متوجه شدید که شروع به خیالپردازی در مورد تمام پیامدهای آن پیروزی کردهاید، خودتان را سرزنش نکنید! حتی اگر نمیخواهید چنین احساسی داشته باشید، قضاوت کردن خودتان کمکی نمیکند.
این واقعیت را بپذیرید که چنین احساسی دارید و به خود بگویید: “باشه، من کمی هیجانزده شدهام. بیایید ابتدا روی تمام کردن بازی تمرکز کنیم و سپس به جشن فکر کنیم.”
این به خودی خود ممکن است معجزه کند. عبارت بالا را تغییر دهید تا واقعاً شخصی شود و برای شما مناسب باشد. این عبارت میتواند در طول سالها تغییر کند. هرچه شخصیتر و متناسبتر با وضعیت فعلی شما باشد، بهتر عمل خواهد کرد.
زمانی که توانستید آن گفتگوی درونی کوچک را انجام دهید، سعی کنید چیزی را در روال خود تغییر دهید. در صورت امکان به دستشویی بروید و صورت خود را با آب بشویید. در آینه نگاه کنید و به خود بگویید “من روی حرکات بعدی و لحظه حال تمرکز خواهم کرد”.
اکنون باید آماده باشید تا به میز بازی برگردید و بتوانید روی بازی تمرکز کنید.
ایدههایی برای بازگشت به تمرکز

- یک جرعه از نوشیدنی خود بنوشید.
- 5 نفس عمیق بکشید که در آن روی هیچ چیز جز نفس خود تمرکز نکنید.
- بایستید و به آرامی به خودتان سیلی بزنید تا خود را بیدار کنید.
- چیزی بخورید.
- فقط برای شطرنج آنلاین: میتوانید هر طور که میخواهید با خودتان صحبت کنید، از آن استفاده کنید! یک فریاد بلند “تمرکز!” باید کافی باشد.
وقتی هیجان باعث از دست دادن تمرکز شما میشود چه باید کرد.
انتظارات خود را کاهش دهید = هیجان خود را کاهش دهید
در مورد من، هیجان زیاد در کسب موقعیتها با انتظارات بزرگ من قبل از بازی مرتبط بود.
من همیشه این احساس را داشتم که از ریتینگم بهتر هستم (که با بسیاری از موقعیتهای برنده از دست رفته و مشکلات سلامتیام مرتبط بود).
به نظر میرسید که هر تورنمنت (یا بازی) فرصتی است تا “در نهایت نشان دهم که واقعاً چه کاری میتوانم انجام دهم”.
در حالی که راضی نبودن بیش از حد از وضعیت خود و تلاش برای بیشتر خوب است، این انتظار فشار زیادی را بر هر بازی من وارد کرد.
به جای داشتن موقعیت “چیزی برای از دست دادن” در برابر یک بازیکن بسیار قویتر، این یک موقعیت “بالاخره نشان دهید چه میتوانید” بود. به جای اینکه بدون فشار بازی کنم، فشار بیشتری به خودم وارد کردم. قرار بود این بازی زمانی باشد که همه چیز تغییر کند.

اکنون میتوانید حدس بزنید که چگونه این فشار تنها زمانی افزایش مییابد که من واقعاً یک موقعیت برنده روی صفحه داشتم. احساس میکردم که تمام دوران حرفهای من به این بستگی دارد که در نهایت این موقعیت را به دست آورم.
اگر من برنده میشدم، به زودی متوجه میشدم که آنقدرها هم دنیا را تغییر نمیدهد. و در آن مواردی که برنده نمیشدم، قلبم هزار تکه میشد.
راستش من همیشه فکر میکردم تنها کسی هستم که چنین مشکلات عجیبی دارم. تا اینکه چند هفته پیش در لیگ تیمی سوئیس بازی کردم.
بازیکنی با ریتینگ 2200 که احساس میکرد باید مرا شکست دهد.
از آنجایی که اکنون در دسته سوم برتر بازی میکنم، مطمئناً با کسی که ریتینگ بسیار پایینتری از من دارد روبرو میشوم.
حریف من فردی بود که حدود 10 سال پیش بارها در مسابقات جوانان با او روبرو شدم. همانطور که انتظار میرفت، یک بازی زیبا با مهرههای سفید بردم.
از قبل در طول بازی، زمانی که او یک تاکتیک خوب را از دست داد و دچار مشکل شد، حس و حال او را درک کردم.
17.Nd7! بسیار زیباست. بعد از 18.Bxh7+ باخت است! Kh8 (Nxh7 19.Qxd7) 19.Bf5+. Nxd7 18.Qxh7# است. اما بعد از ادامه بازی Re8! 18.Nxf6+ Qxf6 19.Qxh7+ Kf8 سیاه مقداری جبران برای پیاده دارد.
من کمی گیج شده بودم زیرا به نظرم منطقی بود که در نهایت بازی را ببرم (مهرههای سفید + 350 امتیاز بیشتر).

وقتی بعد از بازی با هم صحبت میکردیم، خود جوانترم را در صحبتهای او شناختم.
به نظر میرسید او هنوز احساس میکند که تفاوت بین من و خودش نباید به این اندازه بزرگ باشد. گهگاه او لحظات بسیار خوبی دارد و حتی استاد بزرگی را شکست میدهد. این صعودها سپس با بازیهای وحشتناک و باختهای سخت دنبال میشوند.
این بدان معناست که او بیشتر در آیندهای امیدوارکننده زندگی میکرد و در پذیرش واقعیت لحظه مشکل داشت. این میتواند بسیار خطرناک باشد.
او میدانست که به احتمال زیاد با من روبرو خواهد شد. و برای او دقیقاً این احساس “امروز روزی است که ثابت میکنم قویتر از آن چیزی هستم که ریتینگم نشان میدهد” بود.
او به جای اینکه بدون فشار بازی کند و از بازی مقابل یکی از بهترین بازیکنانی که تا به حال بازی کرده لذت ببرد، احساس استرس کرد.
“برای این لحظه خیلی سخت تمرین کردم. من تاکتیکها را مطالعه کردم و برای تمام خطوط احتمالی که ممکن است بازی کنید آماده شدم. شکست دادن تو هدف امروز من بود.” او پس از بازی به من گفت.

درست خواندید.
یک بازیکن با ریتینگ 2200 انتظار داشت که بازیکنی با ریتینگ 2600 را با مهرههای سیاه شکست دهد.
حالا همه چیز معنا پیدا کرد. پس از از دست دادن تاکتیک خود، دیگر فقط میتوانست به تساوی امیدوار باشد. او باید وزیرها را تعویض میکرد و سعی میکرد یک آخر بازی دشوار اما قابل دفاع را حفظ کند.
از آنجایی که انتظار داشت این روز بزرگ او باشد، حتی نتوانست خودش را برای تساوی بجنگد!
او علاقه خود را از دست داد، یک ترفند تاکتیکی ارزان را امتحان کرد و خیلی زود باخت.
در این مورد، حریف من حتی قبل از اینکه موقعیت برنده اتفاق بیفتد، هیجان بیش از حد را تجربه کرد. او در این بازی در واقع فشار بیشتری نسبت به من احساس میکرد که شگفتانگیز است.
اما همانطور که گفتم، من این کار را بارها در حرفهام انجام دادم. یک مثال خوب، مسابقات قهرمانی اروپا 2019 بود. با وجود اینکه من به عنوان نفر 149 شروع کردم، انتظار داشتم برای جام جهانی (=23 نفر برتر) جواز کسب کنم.

به محض اینکه صعود از دسترس خارج شد، من به طور کامل علاقه به مسابقات را از دست دادم و امتیازات ارزشمند زیادی را از دست دادم.
فقط انتظار داشته باشید بهترین عملکرد خود را ارائه دهید
در آن زمان در گفتگو با روانشناس ورزشیام، او جملات خردمندانهای گفت: «تنها چیزی که باید از خودت انتظار داشته باشی این است که بهترین کار خود را انجام دهی.»
و این همان چیزی است که در سالهای اخیر سعی کردهام با آن زندگی کنم. به جای اینکه انتظار یک نتیجه خاص را داشته باشم که نه تنها به خودم بلکه به حریفم نیز بستگی دارد، فقط انتظار بهترین عملکرد ممکن را داشتم.
همه چیز دیگر کاملاً خارج از کنترل من بود.