شطرنج وجام

من اخیراً به سؤال زیر در Quora برخورد کردم :

اگر بتوانید پس از مرگ به پنج شطرنجبازی که در حال حاضر این عنوان را ندارند، عنوان استاد بزرگ افتخاری بدهید، چه کسی را انتخاب می کنید و چرا ؟

من فکر کردم این یک سوال فوق العاده است. بلافاصله مرا به فکر فرو برد. من آن را فرصتی عالی برای جستجوی نام‌های کمتر شناخته شده در تاریخ شطرنج و مطرح کردن آن‌ها می‌دانستم .

مدتی را صرف تحقیق و تعمق کردم و به 5 نام رسیدم. من به انتخاب خود بسیار افتخار کردم و فکر کردم این موضوعی است که ارزش بحث و بررسی بیشتر را دارد، بنابراین تصمیم گرفتم پاسخ را بگیرم و آن را در اینجا نیز در Chessentials پست کنم .

فیده برای اولین بار عناوین خود را معرفی کرد (از جمله عنوان استاد بزرگ در دهه 1950. در ابتدا، 27 بازیکن برتر آن را به دست آوردند – عمدتاً بهترین بازیکنان در یک زمان و بازیکنانی که هنوز زنده هستند و در مقطعی از دوران حرفه ای خود جزو بهترین بازیکنان جهان بودند ).

با این حال، فیده پس از مرگ هیچ عنوانی اعطا نکرد، به این معنی که بسیاری از استادان شطرنج از قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم چنین عنوانی دریافت نکردند .

و حتی اگر فیده بعداً عنوان افتخاری GM را معرفی کرد، پس از مرگ فقط به دو بازیکن – رودولف ماریچ و کارولی هونفی – اعطا شد.

این بدان معناست که همه بزرگان گذشته – مورفی، اشتاینیتز، لاسکر، کاپابلانکا، آلخین – هرگز جایزه ای دریافت نکردند. برای شروع، این 5 قهرمان جهان نامزدهای بسیار واضحی هستند .

با این حال، من فکر می کنم میراث در حال حاضر آنقدر شناخته شده است که این سؤال که آیا آنها واقعاً یک تکه کاغذ در دست دارند بی ربط است. من فکر می کنم که در نمونه این بازیکنان بزرگ، عنوان GM کاملاً زائد است – هر دانش آموز شطرنج نام خود (و بازی های خود) را همانطور که هست می داند .

برای من، شخصا، اعطای عنوان GM پس از مرگ باید به منزله قدردانی از دستاوردها و مشارکت بازیکنان در بازی باشد.

با توجه به اینکه دستاوردها و کمک های قهرمانان جهان قبلاً شناخته شده است، در حالت ایده آل به دنبال نام های فراموش شده می گردم – بازیکنانی که به سطح بالایی از تسلط در شطرنج دست یافتند، اما به دلیل شرایط مختلف هرگز پتانسیل کامل خود را درک نکردند (و عنوان GM خود را به دست آوردند ).

این راهنمایی من در هنگام جمع آوری این لیست بود. در زیر 5 بازیکنی را خواهید دید که هرگز GM نشدند، اما به وضوح در مقطعی از زندگی خود در سطح GM بازی کردند .

مهره شاه و وزیر سیاه و سفید در دست زن

میرسلطان خان

همین دیروز، پاسخی در مورد میراث آناند نوشتم که در آن اشاره کردم که او به تنهایی از کشوری بدون فرهنگ شطرنج برخاست تا به یکی از بهترین بازیکنان جهان تبدیل شود .

با این حال، من کاملاً فراموش کردم که آناند یک سلف داشته است. میرسلطان خان خدمتکاری از هند بریتانیایی بود که متعلق به سرهنگ نواب سر عمر حیات خان بود. او در جوانی شطرنج را نزد پدرش آموخت و به سرعت به قوی ترین بازیکن منطقه خود تبدیل شد .

در سال 1929، عمر به همراه سلطان خان به بریتانیا سفر کرد (از آنجایی که مرجع اصلی من در این مرحله ویکی پدیا است، مطمئن نیستم که آیا عمر واقعاً سلطان خان را برای بازی در مسابقات همانطور که در آنجا اشاره شده بود همراهی کرده بود  ).

در هر صورت سلطان شروع به رقابت در مسابقات کرد و با وجود نتایج بد اولیه، قهرمان بریتانیا شد .

سپس، پس از بازگشت کوتاهی به هند، قوی تر از همیشه بازگشت و در دوره 1930-1935 ، با موفقیت در مسابقات بین المللی شرکت کرد، در چندین المپیاد روی تخته اول بازی کرد و نتایج خوبی کسب کرد و با بهترین بازیکنان جهان همتراز بود.

افسوس که پس از این، استادش تصمیم گرفت به هند بازگردد، سلطان خان با او رفت و عملاً دیگر هرگز شطرنج بازی نکرد. این نقل قول از قلم روبن فاین (برگرفته از ویکی‌پدیا) بهترین مدرکی است که نشان می‌دهد چگونه شرایط بر مشاغل بالقوه بزرگ تأثیر گذاشته است :

داستان سلطان خان هندی غیرعادی ترین داستان بود. «سلطان» آن مقامی که ما تصور می‌کردیم نبود. این فقط یک نام بود در واقع، سلطان خان زمانی که نبوغ شطرنج او کشف شد، در واقع نوعی رعیت در املاک یک مهاراجه بود. او انگلیسی را ضعیف صحبت می کرد و در هندوستانی امتیازات را حفظ می کرد. گفته می شد که او حتی نمی تواند نمادهای اروپایی را بخواند .

پس از مسابقات [المپیاد فولکستون 1933] تیم آمریکایی به خانه استاد سلطان خان در لندن دعوت شد. وقتی وارد شدیم، مهاراجه از ما استقبال کرد و گفت: «اینجا بودن برای شما باعث افتخار است. من معمولا فقط با تازی هایم صحبت می کنم.» با وجود اینکه او یک محمدی بود، مهاراجه برای نوشیدن مشروبات مست کننده مجوز ویژه اعطا شده بود، و او آزادانه از این معافیت استفاده کرد. او یک بیوگرافی چاپ شده چهار صفحه ای را به ما ارائه کرد که از زندگی و کارهایش می گوید. تا جایی که ما می توانیم ببینیم بزرگترین دستاورد او این بود که یک ماهاراجه به دنیا آمد. در این بین، سلطان خان، که پیشرو واقعی ما در حضور او بود، توسط مهاراجه (که در واقع طبق قوانین هند بود) به عنوان یک خدمتکار برخورد کرد و ما خود را در موقعیت عجیبی دیدیم که در سر میز منتظر ماندیم. یک استاد بزرگ شطرنج بیایید.

متأسفانه، زمانی که فیده عنوان GM را معرفی کرد، هرگز به او اعطا نشد :

در سال 1950، زمانی که فیده برای اولین بار عنوان استاد بزرگ بین المللی و استاد بین المللی را اعطا کرد، سلطان خان 15 سال بود که بازی نکرده بود. اگرچه فیده به برخی از بازیکنان بازنشسته ای که در اوایل زندگی خود حرفه های برجسته ای داشتند، مانند روبینشتاین و کارلوس توره، عناوین اعطا کرد، اما هرگز هیچ عنوانی به سلطان خان اعطا نکرد .

بنابراین، من فکر می کنم، سلطان خان یک نامزد ایده آل برای یک عنوان پس از مرگ جنرال موتورز است.

حین نوشتن این مطلب متوجه شدم که به غیر از منابع اینترنتی (که همیشه باید با مقدار زیادی از آنها استفاده کرد) از زندگی سلطان خان اطلاعی ندارم. اتفاقاً یک کتاب بیوگرافی درباره زندگی و بازی های سلطان خان نوشته دانیل کینگ وجود دارد که در 15 آوریل 2020 منتشر می شود .

مهره شاه که در صفحه ی مشکی وجود دارد

 براسلاو رابر

نام براسلاو رابر شاید برای مخاطبان بین المللی چندان آشنا نباشد، اما نام او در میان علاقه مندان به شطرنج در کرواسی شناخته شده است، زیرا او یکی از قوی ترین بازیکنان یوگسلاوی در دهه های 1940 و 1950 بود .

از جمله دستاوردهای او عبارتند از :

قهرمان یوگسلاوی 1951

واجد شرایط مسابقات بین منطقه ای 1954 در گوتبورگ

مدال طلای تیمی و مدال طلای انفرادی روی تخته چهارم (+8–0=2) در المپیاد دوبرونیک، 1950

مدال برنز تیمی و مدال برنز انفرادی روی تخته دوم (+5–1=6) در المپیاد هلسینکی، 1952

مدال برنز تیمی در المپیاد آمستردام، 1954

باید گفت که او هرگز یک شطرنج حرفه ای نبود زیرا در تمام عمرش به عنوان روزنامه نگار در تلویزیون یوگسلاوی کار می کرد .

جدای از دستاوردهای بازی، او یک روزنامه‌نگار بزرگ شطرنج، ویراستار افسانه‌ای خبرچین شطرنج و مخترع طبقه‌بندی سیستم باز کردن ECO بود .

با وجود همه اینها، او “فقط” عنوان استاد بین المللی را در سال 1950 دریافت کرد.

در آن زمان، کسب عنوان GM بسیار بسیار سخت تر از امروز بود.

من فکر می کنم که اعطای عنوان GM پس از مرگ، به رسمیت شناختن سهم Rabar در بازی ما خواهد بود.

تفکر عمیق مرد شطرنجباز

رشید گیبیاتوویچ نژمتدینوف

وقتی صحبت از بازیکنانی می شود که شایسته کسب عنوان GM هستند اما هرگز آن را به دست نمی آورند، مسلماً راشد گیبیاتوویچ نژمتدینوف اولین نامی است که به ذهن شما خطور می کند .

این نابغه هجومی درخشان یکی از قوی ترین بازیکنان دهه 1950 بود. او پنج بار قهرمان روسیه شد (با قهرمانی اتحاد جماهیر شوروی اشتباه نشود). حتی اگر این یک مسابقه «کوچک » بود ، فقط به نام هایی که او در برخی از نسخه ها جلوتر از آنها به پایان رسید نگاه کنید – لو پولوگافسکی (در 1953) و ویکتور کورچنوی (1958 ).

نژمت الدینوف در 20 بازی مقابل قهرمانان جهان در مجموع یک امتیاز مثبت داشت. او بسیار به تال نزدیک بود و حتی در مسابقه 1960 به عنوان دومین بازیکن او خدمت کرد. در یک مورد، تال در پاسخ به این سوال: “شادترین روز زندگی شما چه روزی بود ؟” ، “روزی که من به نژمتدینوف باختم .”

نژمت الدینوف در سال 1954 پس از یک عملکرد موفق در مسابقات بین المللی بخارست عنوان IM خود را به دست آورد. مشخص است که او چگونه این عنوان را به دست آورد – فیده به سادگی تصمیم گرفت عملکرد او شایسته این عنوان است زیرا معیارهای دیگر واقعاً وجود نداشت (منبع: chessgames ).

آنچه در این تورنمنت نیز قابل توجه است این است که از هر سه مورد تنها یک مورد اجازه حضور نژمت الدینوف در خارج از کشور را داشته است.

این ویژگی علامت تجاری دوران شوروی دلیلی است که تعدادی از استادان شوروی (خولموف، فورمن، استاین و غیره) واقعاً در غرب شناخته شده و مورد قدردانی نیستند.

همچنین این یکی از دلایلی است که کسی مانند Nez هرگز از عنوان IM فراتر نرفت – جدا از این که به دست آوردن عنوان GM دشوارتر بود، او برای شروع فرصت های زیادی را به دست نیاورد .

من فکر می‌کنم اگر فیده پس از مرگ آن را تغییر دهد واقعا عالی خواهد بود .

PS همه کسانی که ویدیوهای آگادماتور را تماشا می کنند می دانند که او بازیکن مورد علاقه آنتونیو است. در حقیقت، آگاد علناً اعلام کرده است که در صورت رسیدن به 1 میلیون مشترک، درخواستی به فیده خواهد نوشت تا پس از مرگ او عنوان GM را به نژمت الدینوف اعطا کند .

مهره سیاه و سفید بر بروی صفحه شطرنج  و مرد عینکی که به ان نگاه میکند

جنریخ میخائیلوویچ چپوکایتیس

در حالی که ما در میان بازیکنان شوروی هستیم که در غرب چندان شناخته شده نیستند، سال گذشته من کل کتابشناسی گنا سوسونکو را خواندم، که نوشته‌هایش تقریباً منحصراً به بازیکنان مختلفی از دوران شوروی اختصاص دارد.

کتاب چیپ از سنت پترزبورگ و داستان های دیگر از منطقه شطرنج گذشته را که به زندگی و بازی چندین استاد از آن شهر باستانی روسیه اختصاص داده بود، بسیار دوست داشتم .

نام مستعار «چیپ» به بازیکن افسانه‌ای، مشت‌باز، قمارباز و شخصیت، جنریخ میخائیلوویچ چپوکایتیس اشاره دارد.

« چیپ» که تمام عمر خود را به عنوان جوشکار کار کرد و هرگز یک شطرنج بازحرفه ای نبود و هرگز عنوان رسمی بین المللی را به دست نیاورد، به طور گسترده به عنوان یکی از قوی ترین بازیکنان بلیتز زمان خود، اگر نگوییم قوی ترین، شناخته می شد.

قبلاً در اولین حضور خود در مسابقات قهرمانی بلیتز لنینگراد در سال 1958، چیپ، به عنوان یک جوان 23 ساله ناشناخته، پس از کورچنوی، با تساوی با کورچنوی و تایمانوف، دوم شد. او هر سه جنرال موتورز را در بازی های انفرادی شکست داد .

او بعداً در مجموع شش بار در این مسابقات قهرمان شد – در سال های 1965، 1967، 1976، 1978، 1982 و شگفت انگیزتر از همه در سال 2002 .

همه این بزرگان شطرنج به قدرت او در بازی برق آسا اعتراف کردند. آناتولی کارپوف، با اشاره به کاهش کنترل های زمان، یک بار اظهار داشت :

ممکن است همه ما در نهایت بلیتز بازی کنیم و سپس چپوکایتیس قهرمان جهان شود .

همچنین داستانی وجود دارد که رونا، همسر پطروسیان، که به «عروسک‌بازی» و «کشیدن رشته‌های زندگی» همسرش مشهور است، یک بار شوهرش را از شرکت در یک تورنمنت بلیتز که چیپ در آن بازی می‌کرد منع کرد :

[ رونا] یک بار شوهرش را از بازی در مسابقات برق آسا مسکو منع کرد زیرا چپوکایتیس در آن شرکت می کرد: «تیگرانچیک، تو قهرمان جهان هستی. در صورت پیروزی چه کسی از شما تمجید خواهد کرد؟ و اگر ببازی؟ اگر برونشتاین، تال یا کورچنوی شما را شکست دهند، خوب است، اما اگر به چپوکایتیس باختید، چه؟ نه، شما آنجا بازی نخواهید کرد !»

حتی عضو نسل جدید، پیتر سویدلر، چیزی جز ستایش نداشت :

Chepukaitis “در دوران اوج خود می تواند به راحتی در برابر قهرمانان جهان مقاومت کند.”

قدرت چیپ در شطرنج کلاسیک تقریباً در سطح مسابقات قهرمانی جهان بود، اما او نیز بی‌تفاوت نبود .

در اوج خود، او بالاتر از 2400 رتبه بندی شده بود، اما هرگز حتی عنوان IM را به دست نیاورد. با توجه به اینکه او تمام عمر خود را به عنوان جوشکار کار کرد و احتمالاً هرگز در خارج از کشور بازی نکرده است، به نظر من این رتبه واقعاً قابل توجه است .

می دانم که برخی خواهند گفت که بلیتز “تصادفی” است و “شطرنج واقعی” نیست، اما من صادقانه فکر می کنم که شخصی مانند چیپ شایسته عنوان GM است – احتمالاً حتی بیشتر از برخی از افرادی که در این دوران مدرن آن را تحمل می کنند. در برگرهای بسته و تورنمنت های مشابه “به راحتی” “به دست آورید” .

اگر فیده تصمیم بگیرد این عنوان را پس از مرگ به او اعطا کند، بسیار خوشحال خواهم شد زیرا مطمئناً برای او اهمیت زیادی خواهد داشت. سوسونکو در Chip from St.

چیپ که به اشتباه فکر می‌کرد که او را استاد بزرگ معرفی کرده‌اند، ظاهراً به وجد آمده بود :

می توانید تصور کنید که چقدر برای او شیرین بود که روی میز مسابقات قهرمانی بزرگسالان جهان در آلمان ببیند: GM Chepukaitis، زمانی که برگزارکنندگان حروف اول جنریخ میخائیلوویچ را با عنوان اشتباه گرفتند.

PS به غیر از چیپ از سن پترزبورگ، منبع اصلی من برای این مرور کوتاه از حرفه چیپ این مقاله عالی شطرنج بود.

سایه ی مهره شاه بر روی زمین

مارک دورتسکی

آخرین، اما نه کم اهمیت، بسیاری از مردم می دانند که مارک دورتسکی به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین مربیان شطرنج در تمام دوران شناخته می شود.

چیزی که بسیاری از مردم قدردانی نمی کنند این است که او در دوران جوانی خود چقدر قوی بود. در دهه 1970، قبل از اینکه خودش را وقف مربیگری کند، بازیکن بسیار موفقی در مسابقات بود و قطعاً یکی از قوی‌ترین بازیکنان شوروی در آن زمان بود .

از صفحه ویکی پدیا :

او در سال 1975 عنوان استاد بین المللی را دریافت کرد و مدتی به عنوان قوی ترین IM در جهان شناخته می شد. این به دلیل تعدادی از نتایج عالی بود: او در مسابقات قهرمانی مسکو در سال 1973 به مقام پنجم رسید در مسابقات قهرمانی قوی شوروی در سال 1974 به مقام پنجم رسید و در مسابقات مسترز ویک آن زی در سال 1975 با یک امتیاز و نیم پیروز شد. همراه با یک پایان معتبر دیگر در مسابقات قهرمانی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1975، نتایج نشان داد که او قبلاً از قدرت استاد بزرگی برخوردار بود.

با توجه به اینکه او اخیراً از این دنیا رفته است، آیا راهی بهتر از اعطای عنوان افتخاری GM برای شناخت دستاورد و میراث برجسته او وجود دارد ؟

امیدوارم از این لیست لذت برده باشید! می توانید نظرات خود را در مورد مقاله در نظرات زیر به من بگویید .

همچنین، به من اطلاع دهید که آیا بازیکنان دیگری وجود دارند که ممکن است شایسته کسب عنوان افتخاری پس از مرگ GM باشند که من ممکن است نادیده گرفته باشم .

من بسیار خوشحال خواهم شد که قسمت 2 این مقاله را نیز بنویسم !

By روژین محمدی

من26 سالمه و مهندس نرم افزارم که در شرکت آچمز استور مشغول به کار هستم با من همراه باشید که مقاله های جذاب شطرنجی رو براتون بزارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *