چرا مطالعه بازیهای کلاسیک شطرنج اهمیت دارد؟
استاد بزرگ آوتیک گریگوریان با آوردن مثالهایی از بازیهای خودش، به این سوال پاسخ میدهد که چرا مطالعه بازیهای کلاسیک برای تبدیل شدن به یک بازیکن قویتر ضروری است.
امروزه بسیاری از شطرنجبازان بیشتر روی بازیهای سریع و حل پازلها تمرکز میکنند و تصور میکنند اینها مهمترین جنبههای شطرنج هستند. البته که این موارد مهماند، اما سهم استراتژی در این میان کجاست؟
آیا میدانید که تمام بازیکنان برتر جهان، بازیهای کلاسیک را به خوبی میشناسند؟ اگر موقعیتی از هر بازی کلاسیک معروفی را به آنها نشان دهید، بلافاصله خواهند گفت: “این موقعیت از بازی آلخین – بوتوینیک است و حرکت h4 در آن انجام شده” یا “این حرکت Nb1! از بازی کارپف است.” اما چرا آنها این بازیها را یاد گرفتهاند؟
بگذارید چند سوال از شما بپرسم:
❓ در یک موقعیت خاص، نمیدانید آیا باید مهرهای را تعویض کنید یا خیر؟
❓ حریفتان ضعفی دارد، اما نمیدانید چگونه به آن حمله کنید؟
❓ به یک موقعیت نگاه میکنید و نمیدانید چه طرحی را باید انتخاب کنید؟
آیا این موقعیتها برای شما آشنا هستند؟ خب، اینها برای همه شطرنجبازان پیش میآیند؛ برای برخی مکرر و برای برخی دیگر به ندرت. اما آنهایی که کمتر با این موقعیتها مواجه میشوند، یک مزیت بزرگ دارند!
این مثال مورد علاقه من است: تصور کنید به پاریس سفر کردهاید و فقط ۳ خیابان اصلی آن را میشناسید. گم شدن در شهر بسیار آسان خواهد بود، اینطور نیست؟ اما اگر ۵۰ خیابان را بشناسید چطور؟ یا ۲۰۰ یا حتی ۱۰۰۰ خیابان؟ قطعاً به راحتی در شهر مسیریابی خواهید کرد.
در شطرنج نیز همینطور است. هرچه بازیهای کلاسیک-استراتژیک بیشتری بشناسید، جهتیابی و پیدا کردن مسیر درست در شطرنج برایتان آسانتر خواهد بود.
هنگامی که بازیهای معروف قهرمانان جهان و استادان بزرگ را مطالعه میکنید، با ایدهها و طرحهای بیشماری مواجه میشوید. در واقع، اطلاعات مفید جدیدی را در ذهن خود “نصب” میکنید.
حالا شاید با شوخی بگویید: “خب، من میتوانم بدون شناخت خیابانها هم به پاریس سفر کنم. فقط داشتن یک تلفن همراه با اینترنت برای گم نشدن در شهر کافی است.”
بله، کاملاً درست میگویید!
اما شطرنج چطور؟ شما نمیتوانید گوشی همراهتان را به میز بازی ببرید و هیچ نقشهای برای شطرنج وجود ندارد! بهترین راه برای یادگیری “خیابانهای” شطرنج چیست؟ مطالعه بازیهای کلاسیک!
در ادامه، چند نمونه از مزایای بارز شناخت بازیهای کلاسیک شطرنج را برایتان میآورم.

مزایای شناخت بازیهای کلاسیک شطرنج
در این بازی، کاسپاروف 1…Bd6 بازی کرد! و پس از 2.Bd6، به جای 2…Qd6، حرکت 2…Nb5 را انجام داد! ایده او این بود که فیل را با اسب بگیرد!
حالا، اگرچه موقعیت به ظاهر برابر به نظر میرسد، سیاه یک مزیت دارد. سفید دیگر نمیتواند به حمله پیادهای معمول خود در جناح وزیر ادامه دهد، زیرا اسب قوی روی d6 قرار گرفته است! اگر سفید با 3.a4 ادامه دهد، 3…a6 پاسخی ساده است. طرح سفید متوقف میشود، در حالی که سیاه قصد دارد در جناح شاه حمله ایجاد کند.
بازی کامل را میتوانید در دوره آموزشی «بازیهای نظری کلاسیک» من پیدا کنید. من اخیراً این بازی را بررسی کردهام، بنابراین میتوانید آن را به صورت رایگان تماشا کنید: پورتیش ال. – کاسپاروف جی.
کاسپاروف در مجموعه کتاب «پیشینیان بزرگ من» اعتبار این بازی را به پتروسیان میدهد. چرا؟
بوبوتسوف ام. – پتروسیان تی. ۱۹۶۸
سیاه حمله اکثریت پیادهای را متوقف کرد و حمله را از جناح شاه آغاز کرد و بازی را به زیبایی برد.
بازی کامل را میتوانید در اینجا ببینید: بوبوتسوف – پتروسیان.
کاسپاروف در بازی مقابل پورتیش از همین طرح استفاده کرد.
او ابتدا اسب خود را با بازی Na6 به d6 آورد! در گشایش، او Nb4 را میخواهد و پس از اینکه وزیر به b3 منتقل میشود، سفید پس از حرکت 2…Bf5! با خانه c2 مشکل خواهد داشت.
در بازی، حرکت a3 انجام شد و سپس Nc7! حالا اسب به بهترین موقعیت ممکن خود – d6 – نزدیکتر شده است. و بعداً، همانطور که در نمودار اول دیدیم، او یک حرکت زیبای Bd6 و سپس Nb5، Nd6 را انجام داد!
اخیراً خودم از دانش این دو بازی استفاده کردم! یکی در آمادهسازی گشایش و دیگری در طول بازیام.
این موقعیت از خط مبادله کارو-کان با 3.ed رخ میدهد، که من برای سفید در دوره «حمله علیه کارو-کان» توصیه میکنم بازی کنید.
سیاه با بازی g6 و Bf5 تلاش میکند تا اسب قوی را در d3 تعویض کند. در اینجا یک ایده جدید در تئوری به ذهن من رسید: 1.Ne5!؟ حالا اگر سیاه Bd3 را بگیرد، فیل را با اسب میگیریم!
ما همان اسب قوی را داریم! ساختار پیادهای کاملاً یکسان است، فقط با رنگ معکوس. سپس، Nd2، Nf3، Ne5 تعویض اسب را روی c6 بازی میکنیم، بنابراین برای حریف سازماندهی حمله اکثریت پیاده با b5 و a5 غیرممکن خواهد بود.
Nd3 و پیاده ما در a3 همه چیز را در آنجا متوقف خواهند کرد. پس از این، میتوانیم حملهای را در جناح شاه سازماندهی کنیم. موارد بیشتری را میتوانید در دوره پیدا کنید.

گریگوریان آ. (۲۵۶۸) – هاکوبیان آ. (۲۵۵۰) ۲۰۱۹
با آخرین حرکت خود، حریف من Qc7 را بازی کرد، یک ایده معمولی که به من اجازه نمیداد اسبم را در f4 گسترش دهم. اینجا چه بازی کردم؟
1.Na3! همان ایدهای که من از کاسپاروف و پتروسیان الگوبرداری کردم. من قصد دارم این اسب را به d3 بیاورم! سپس، تقریباً هر کاری که از آن دو بازی یاد گرفتم، انجام دادم.
من اسبم را به d3 آوردم، اسب c6 را تعویض کردم، طرح حریف را با b5 و a5 متوقف کردم و اکنون میخواهم حمله را از جناح شاه آغاز کنم. من مزیت بزرگی داشتم اما نتوانستم به پیروزی برسم چون خیلی ضعیفتر از کاسپاروف بازی میکنم.
پس از بازی، گروهی از علاقمندان شطرنج به من نزدیک شدند که تحت تأثیر ایده مانور اسب – Na3، Nc2، Ne1، Nd3! قرار گرفته بودند. البته فقط توضیح دادم که خودم پیدایش نکردم و آن را در بازی کاسپاروف دیده بودم!
بگذارید یک مثال دیگر از مزایای دانستن بازیهای کلاسیک شطرنج را به شما نشان دهم.

پتروسیان – شوبر
در این بازی، پتروسیان 1. Bc5 را بازی کرد و پس از dc5 یک پیاده قوی روی d5 و خانه زیبا برای اسب خود در c4 به دست آورد!
حالا سیاه میخواهد Ne8، Nd6 را بازی کند، زیرا همانطور که میدانیم، اسبها بهترین مسدودکنندههای پیادهها هستند. پتروسیان در این بازی 2.Bb5 را بازی کرد – حرکتی بسیار قوی!
ایده او این است که فیل خانههای روشن را با اسب سیاه تعویض کند. همچنین برای سفید خوب است که فیل خانههای روشن را تعویض کند. با تعویض مهرههای بیشتر، موقعیت سیاه بدتر میشود، زیرا فیل خانههای تیره آنها ضعیف است.
بازی کامل را میتوانید در اینجا پیدا کنید: پتروسیان تی. – شوبر اس.
حالا بیایید ببینیم چگونه از این ایده در بازی خودم استفاده کردم.
گریگوریان آ. (۲۵۸۰) – کوروبکوف پ. (۲۴۸۴) ۲۰۱۰
موقعیتی بسیار شبیه به بازی پتروسیان، اینطور نیست؟ من همچنین موفق به بازی g4، h4، h5 شدم و جناح شاه را بستم و فیل خانههای تیره حریف را از بازی حذف کردم. از چه کسی یاد گرفتم؟ البته از پتروسیان!
و در این بازی چگونه عمل کردم؟ بله، من فقط آنچه را که یاد گرفتم تکرار کردم. 1.Bc5 dc5 2.Bb5!
حالا میخواهم یکی از دو مهره مهم او را تعویض کنم – فیل خانههای روشن، که خانههای روشن ضعیف را کنترل میکرد، و اسب روی e8، که قصد داشت به d6 بیاید و پیاده قوی d5 من را مسدود کند. من کار خاصی نکردم؛ فقط بازی پتروسیان را الگو قرار دادم. بعداً این بازی را بردم و با ۸ امتیاز از ۹ مسابقه، کل تورنمنت را نیز بردم!
آیا اگر بازی پتروسیان را نمیدانستم، این ایده را پیدا میکردم؟ شاید بله، اما حتی اگر آن را پیدا میکردم، زمان و انرژی زیادی صرف میکردم.
خب، داشتن مهارت برای کشف چیزهای باورنکردنی روی صفحه خوب است، اما یادگیری همه چیزهای باورنکردنی که قبلاً توسط پیشینیان بزرگ ما انجام شده بود، خوب و حتی سادهتر است.