پسر بچه ی شطرنجباز

داستان های خنده دار شطرنج ؟

از زمانی که پاسخ دادن به سوالات مربوط به شطرنج را در Quora شروع کردم، سعی کردم موضوعات مختلف شطرنج را پوشش دهم .

تا کنون، بیشترین رای مثبت من شامل حکایات شطرنجی از تجربه مسابقات من بوده است.

اینطوری ایده نوشتن این پست به ذهنم رسید. در طول یکی دو سال گذشته، من داستان های شطرنج زیادی شنیده و خوانده ام که خنده بزرگی بر لبانم نشست .

من تصمیم گرفته ام که قرار دادن قابل توجه ترین آنها در یک مکان ممکن است بسیار منطقی باشد .

می دانم که احتمالاً از خود می پرسید که چگونه کسی می تواند از کلمات خنده دار و شطرنج در یک جمله استفاده کند.

اما مردم در مورد جوک های خودم هم همین فکر را کرده اند و مطمئن هستم که همه آنها را خنده دار می بینید .

anand07-giri

و آنجا بود که به آنها گفتم… من یک داستان خنده دار در مورد شطرنج دارم

آیا قبلا آن را شنیده اید ؟

من می خواهم با یک داستان شطرنج شروع کنم که بتوانم به راحتی با آن ارتباط برقرار کنم. پس از خواندن آن، دلیل آن بسیار واضح تر خواهد شد .

علامت سوال های زیادی که در مورد شطرنج در ذهن آن فرد است

شروع داستان

بزرگ آلمانی ولفگانگ اونزیکر عاشق گفتن جوک بود، حتی در نامناسب ترین موقعیت ها. او اغلب بلافاصله پس از بازی شطرنج شروع به گفتن یکی می کرد، در حالی که او و حریفش هنوز در حال امضای برگه امتیازات بودند.

یک بار او سعی کرد این کار را بعد از بازی مقابل Vasja Pirc انجام دهد. او با این رسم شروع کرد: “ببخشید استاد بزرگ، اما آیا تا به حال این جوک را به شما گفتم؟ “

” خوب است؟” – پرسید پیرک .

آنزیکر پاسخ داد: ” اوه، عالی . “

” پس یعنی تو به من نگفته ای .” “

منبع: شاه : ایگرا میلیونا، دراگوسلاو آندریچ (شطرنج: بازی میلیون ها )

یک استاد شطرنج

ولفگانگ اونزیکر تنها استاد بزرگی نبود که حس شوخ طبعی داشت.

چهارمین قهرمان جهان الکساندر آلخین نیز در طول زندگی خود شوخی های درخشانی انجام داد .

یک بار او خود را در یک ضیافت با رقیب بزرگش Efim Bogoljubow دید. بوگولجوبو شروع کرد به حرف زدن در مورد آشغال آلخین. دومی با این شوخی پاسخ داد :

« خواب دیدم که مرده ام و به دروازه های بهشت رسیده ام. سنت پیتر به من نزدیک شد و از من پرسید که در طول روزهایی که روی زمین هستم چه کرده ام .

من یک استاد شطرنج و قهرمان جهان بودم .

استاد شطرنج ؟ متاسفم، ما استادان شطرنج را در بهشت نمی پذیریم .

‘ منظورت چیه اینجا Bogoljubow روی این ابر دراز کشیده است .

بوگولجوبو ؟ اوه او استاد شطرنج نیست. او فقط فکر می کند که او یکی است .

Slikovni rezultat za alexander alekhine laughing

هرگز با اسکندر مقدونی درگیر نشوید .

منبع: شاه : ایگرا میلیونا، دراگوسلاو آندریچ (شطرنج: بازی میلیون ها )

نشان دادن مغز انسان و بازی شطرنج که نشان می دهد با بازی شطرنج ذهن خود را به چالش بکشید

زمان نسبی است

از زمان فیشر، مدعیان اصلی تاج و تخت ایالات متحده ساموئل رشفسکی و بازیکن کمتر معروف جیمز تی شروین بودند.

در طول مسابقات قهرمانی ایالات متحده آمریکا، شروین در فرم بسیار خوبی بود و تمام بازی های خود را تا یک نقطه خاص پیروز شد. رشفسکی در خطر جدی عقب افتادن قرار داشت زیرا او به دو تساوی در دورهای اولیه رضایت داد .

در آن لحظه شروین را با این جمله خطاب کرد :

می بینم که شما خوب بازی می کنید. اگر به این کار ادامه دهید، من باید شما را شکست دهم .

” اوه، و اگر من تو را بزنم چه ؟”

” این ممکن است در هزار سال اتفاق بیفتد “

طبیعتاً در دور آخر شروین در تقابل انفرادی خود رشفسکی را شکست داد .

هنگامی که آنها برگه امتیازات را امضا می کردند، او فقط خاطرنشان کرد :

” میدونی استاد بزرگ، زمان خیلی سریع میگذره …”

Slikovni rezultat za sherwin chess

منبع: شاه : ایگرا میلیونا، دراگوسلاو آندریچ (شطرنج: بازی میلیون ها )

چهار مهره سرباز که اطراف مهره سفید را گرفته اند

سالگرد مبارک

مورد بعدی احتمالا مورد علاقه من است، زیرا کاستی های معمول یک شطرنج باز را توصیف می کند .

یاد دارم که یک بار در سوئیس بودم و همسرم به من گفت، “من مقداری از وسایل شما را در گاوصندوق گذاشتم – به خاطر سپردن کد بسیار آسان است، 2706 است، بنابراین می توانید هر آنچه را که نیاز دارید بردارید .”

و من به او گفتم: «خب، 2706 واقعاً رتبه الو خوبی نیست. معمولاً به 5 یا 10 دقیقه گرد می شود. بنابراین به او گفتم که نمی توانم ببینم چگونه می توانم آن را به خاطر بسپارم. او کمی شوکه شده بود و بعد برایم توضیح داد که 27 ژوئن سالگرد ماست . “

Slikovni rezultat za anand همسر

سالگرد مبارک 😀

منبع: صفحه Viswanathan Anand Chessgames.com

تهدید قوی تر از اعدام است

امانوئل لاسکر و آرون نیمزوویچ در حال انجام یک بازی بودند و لاسکر موافقت کرده بود که سیگارهای خود را در طول بازی نکشد زیرا دومی به سیگار آلرژی داشت .

حدود شش یا هفت حرکت وارد بازی شد، لاسکر سیگارش را بیرون آورد، انتهای آن را گاز گرفت و در دهانش گذاشت. نیمزو بلافاصله می پرد و به داور می گوید: “ببین، او سیگار می کشد !”

داور می‌گوید: «نه، روشن نیست» که نیمزو پاسخ می‌دهد: «آه، اما او تهدید می‌کند که سیگار می‌کشد و همه می‌دانند که تهدید قوی‌تر از اعدام است.»

(” تهدید قوی تر از اعدام است” نقل قول معروفی از کتاب بسیار معروف نیمزوویچ، سیستم من است .).

منبع: باشگاه شطرنج اکستر

Slikovni rezultat za Nimzowitsch

تو منو نمیشناسی

پس از اینکه آلخین عنوان قهرمانی را از کاپابلانکا گرفت، کپا مقدار زیادی از اوقات فراغت خود را در یک کافه خاص در پاریس گذراند .

دوستان، آشنایان و دیگران اغلب از آنجا دور می‌شدند و در بازی‌ها و عبادت‌ها با قهرمان سابق، کاریزماتیک، شرکت می‌کردند. یک روز در حالی که کپا داشت قهوه می خورد و روزنامه می خواند، غریبه ای پشت میز او ایستاد و به ست شطرنج اشاره کرد و به او اشاره کرد که اگر کپا علاقه داشته باشد، دوست دارد بازی کند. چهره کاپا روشن شد، روزنامه را تا کرد، دستش را به سمت تخته برد و ملکه خودش را به جیب زد. حریف (که ظاهراً نمی دانست کاپابلانکا کیست) با خشم خفیفی واکنش نشان داد. “سلام! تو منو نمیشناسی! ممکن است تو را بزنم!» گفت .

چهره کاپا روشن شد، روزنامه را تا کرد، دستش را به سمت تخته برد و ملکه خودش را به جیب زد. حریف (که ظاهراً نمی دانست کاپابلانکا کیست) با خشم خفیفی واکنش نشان داد. “سلام! تو منو نمیشناسی! ممکن است تو را بزنم!» گفت .

کاپابلانکا که به آرامی لبخند می زد، به آرامی گفت: “آقا اگر می توانستی مرا شکست بدهی، من تو را می شناختم .”

Slikovni rezultat za capablanca

منبع: باشگاه شطرنج اکستر

مهره های مرتب شطرنج بر روی صفحه شطرنج  که کنار ان شمع روشن است

یک کتاب جالب

مورد بعدی احتمالاً نباید به عنوان “خنده دار” توصیف شود زیرا تا حدی بحث برانگیز است .

با این حال، با توجه به اینکه رابرت جیمز فیشر همیشه مانند یک نوزاد بزرگ رفتار کرده است، ما واقعا نمی توانیم از او عصبانی باشیم، می توانیم ؟

در طول مسابقات بین‌زونال در مایورکا، فیشر، با چشمانی سوزان، به رشفسکی اطلاع داد که در حال خواندن یک کتاب بسیار جالب است .

” چیست؟” – سامی با معصومیت پرسید .

” من کمپف!” بابی پاسخ داد …

( ساموئل رشفسکی در روستای اوزورکوف لهستان در یک خانواده یهودی ارتدکس به دنیا آمد .)

اسلیکونی نتیجه برای فیشر رشفسکی

به گفته کاسپاروف، رابطه فیشر با رشفسکی زمانی بهتر شد که او را به عنوان یک رقیب جدی در نظر نگرفت.

منبع: گری کاسپاروف، پیشینیان بزرگ من، قسمت چهارم

فکر میکنی کی هستی ؟

مورد بعدی از مصاحبه chessbase با ویشی آناند گرفته شده است.

جالب‌ترین مکالمه‌ای که در طول یک تورنمنت یا در سفر داشته‌اید چیست ؟

« بهترین آن باید یکی باشد که شامل یک مسافر در قطار در سال 1991 باشد. او از من پرسید کجا کار می‌کنم. من جواب دادم که شطرنج بازی کردم. او گفت: “خوب است، اما شما چه کار می کنید؟” دوباره گفتم شطرنج بازی کردم. او آزمایش کرد و پرسید: “فکر می کنی ویسواناتان آناند هستی که شطرنج بازی می کنی؟”

برای پایان دادن به این مقاله در مورد یک یادداشت خود تبلیغاتی، می‌خواهم پاسخ‌های Quora را که در مقدمه ذکر شد، کپی پیست کنم، که الهام‌بخش این پست بود.

امیدوارم از آنها لذت ببرید

نمک در مقابل زچویچ

در کرواسی بازیکنی وجود دارد که در محافل شطرنج کرواسی به نوعی اسطوره شده است .

نام او دین زچویچ است و در سمت راست تصویر زیر دیده می شود .

آقای زچویچ در واقع بازیکن بسیار قوی ای است. حدود 10 تا 15 سال پیش، اوج رتبه بندی او حدود 2450 امتیاز رتبه بندی الو بود.

اولین واقعیت عجیب، عنوان او در شطرنج است. او هرگز هیچ عنوان رسمی فیده را به دست نیاورده است و هنوز هم فقط یک عنوان استاد کاندید کرواسی دارد.

دهان به دهان می گوید که او هرگز در وهله اول خواهان یک عنوان فیده نبوده است زیرا می خواست قوی ترین استاد کاندیدای جهان باشد.

حدس می زنم او واقعاً در آن زمان بود

اما امروزه هم قدرت بازی و هم امتیازش کاهش یافته است. تا حدودی این به دلیل سن است، اما من فکر می کنم این واقعیت که او قبل از بازی ها شروع به نوشیدن کرده است تأثیر بیشتری دارد .

اینجاست که در نهایت به پاسخ سوال بالا می رسم. آخرین باری که با آقای زچویچ بازی کردم، او کاملا مست به بازی آمد.

به قدری مست بود که در مراحل بعدی بازی، وقتی 20 دقیقه از ساعت باقی مانده بود، در واقع روی صندلی خوابش برد .

صادقانه بگویم، تا زمانی که او شروع به خروپف کرد، متوجه این موضوع نشده بودم .

من کاملا شوکه شده بودم و نمی دانستم چگونه رفتار کنم. خوشبختانه تعدادی از همکاران هم بودند که ذهن خود را حفظ کردند و با این جمله بسیار تدبیرانه او را بیدار کردند :

« زک، به عشق خدا، بیدار شو. وقت شما رو به اتمام است !»

ناگفته نماند که من آن بازی را باختم .

عکس جمعی از مهره های یک در میان شطرنج

نمک مقابل عاطف

با توجه به اینکه بسیاری از شطرنج بازان دارای شخصیت های عجیب و غریب هستند، شنیدن رد و بدل کلمات تندتر، حتی صحبت های بی ارزش و توهین، غیر معمول نیست .

به عنوان مثال، من به وضوح بازی خود را در برابر International Master Dumpor Atif به یاد دارم .

این یک بازی برق آسا در آخرین دور مسابقات قهرمانی تیمی جام شطرنج کرواسی 2014 بود.

بازی بسیار مهم بود. این آخرین بازی مسابقه بود، امتیاز 1.5–1.5 بود و برنده بازی برنده مسابقه، مقام سوم قهرمانی و جایزه نقدی بود.

من در اوایل گشایش موفق به گرفتن یک تبادل شدم و کاملاً برنده بودم. با این حال، چیزی را خراب کردم و در موقعیت گمشده فرود آمدم. با این حال من از استعفا خودداری کردم و از روی اینرسی محض به مقاومت ادامه دادم .

به نظر می رسید حریف من از سرسختی من نسبتاً آزرده خاطر باشد. با این حال او هیچ اشتباهی نکرد و به تبدیل برتری خود ادامه داد .

وقتی برد نزدیک شد، با قاطعیت یک حرکت خاص انجام داد، به چشمان من نگاه کرد و فریاد زد :

” اوه، بیا… تو هنوز دعوا می کنی؟”

تعداد زیادی تماشاگر وجود داشت و همه آنها از خنده منفجر شدند .

چند حرکت بعد، من استعفا دادم .

By روژین محمدی

من26 سالمه و مهندس نرم افزارم که در شرکت آچمز استور مشغول به کار هستم با من همراه باشید که مقاله های جذاب شطرنجی رو براتون بزارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *