مقدمه
دنیای شطرنج پر از توصیهها و راهنماییهای مختلف است؛ برخی از آنها بسیار ارزشمند و مفیدند، در حالی که بعضی دیگر ممکن است بیفایده یا حتی مضر باشند. اما تشخیص اینکه کدام توصیه واقعاً کاربردی است، همیشه آسان نیست. آیا اگر توصیهای از یک استاد بزرگ (GM) یا استاد بینالمللی (IM) باشد، همیشه معتبر و مفید است؟ لزوماً خیر! حتی یک توصیهی خوب هم ممکن است برای همهی بازیکنان کارساز نباشد. بسیاری از شطرنجبازان، حتی در برابر پیشنهادهای بازیکنان قویتر، با تردید برخورد میکنند. در این مقاله، قصد داریم به پنج باور رایج اما اشتباه در شطرنج بپردازیم که ممکن است مانع پیشرفت شما شوند.
۵ تصور اشتباه رایج در شطرنج
۱. برای استاد شدن در شطرنج باید حداقل ۱۰,۰۰۰ بازی انجام دهید.
این یک باور بسیار رایج است که برای رسیدن به سطح استادی در شطرنج، باید ۱۰,۰۰۰ بازی انجام داد. برخی به این عدد به عنوان یک نقطه عطف جادویی نگاه میکنند که پس از رسیدن به آن، به طور خودکار به استاد تبدیل میشوند. عدهای دیگر هم این عدد را بسیار زیاد میدانند و از شنیدن آن بیزارند.
اما آیا واقعاً فقط انجام دادن ۱۰,۰۰۰ بازی (یا حتی ۱۰۰,۰۰۰ یا یک میلیون بازی) کافی است؟ خیر. هدف از انجام بازیها، یادگیری و بالا رفتن از نردبان شطرنج است. شما میتوانید دههزار بازی بلیتز (برقآسا) انجام دهید، اما این تعداد بازی به تنهایی کمک چندانی به پیشرفت شما نخواهد کرد. در مقابل، تنها با انجام ۱۰۰ بازی در برابر حریفان قویتر، با تحلیل دقیق پس از بازی، بررسی کامل اشتباهات و درس گرفتن از آنها، میتوانید به یک بازیکن کاملاً متفاوت و بسیار قویتر تبدیل شوید.

۲. همیشه باید باختهای خود را تحلیل کنید.
وقتی بازیکنان آماتور بازیهای خود را تحلیل میکنند، معمولاً ۹۰٪ تمرکزشان روی بردهایی است که کسب کردهاند. در مسابقهای که ما در TheChessWorld.com برگزار کردیم و در آن شطرنجبازان میتوانستند بازیهای خود را ارسال کنند تا توسط یک IM تحلیل و منتشر شود، از ۵۰ بازی ارسالی، تنها ۲-۳ باخت و ۱ تساوی وجود داشت. بقیه همه برد بودند.
درک میکنم که تحلیل اشتباهات و پذیرش “بدشانسیها” چقدر دشوار است، اما اگر میخواهید از آن اشتباهات درس بگیرید و پیشرفت کنید، این کاری است که واقعاً باید انجام دهید. ایده این است که روند فکری خود را پس از بازی بازسازی کنید، ترجیحاً با کمک یک بازیکن قویتر یا مربی. سپس میتوانید اصلاحات خاصی انجام دهید و از تکرار اشتباهات در بازیهای آینده جلوگیری کنید.
۳. تا زمانی که ریتینگ ۲۴۰۰ نگرفتهاید، نباید از موتورهای شطرنج استفاده کنید.
این توصیهای است که اغلب توسط بازیکنان با ریتینگ بالا مطرح میشود. اما استفاده از موتور برای تحلیل بازیها چه اشکالی دارد؟ آیا اجرای تحلیل در کمتر از ۲ دقیقه و بدون هیچ تلاشی بسیار راحت نیست؟ بله، بسیار راحت است، اما چقدر از دیدن نتایجی مانند “؟!”، “۰.۲۱+” یا “-۱.۲” یاد میگیریم؟
مطمئناً متوجه میشویم که موقعیت کدام بازیکن بهتر است، اما اغلب بازیکنان زیر ریتینگ ۱۸۰۰ حتی دلیل این برتری را نمیدانند.
استفاده از موتور شطرنج برای تحلیل بازیها قطعاً یک میانبر پرکاربرد است. با این حال، شطرنجبازان با اجرای یک تحلیل ۲ دقیقهای موتور، خود را فریب میدهند که فکر میکنند بازی را تحلیل کردهاند. کامپیوتر این کار را انجام داده، اما به احتمال زیاد هیچ کس در این فرآیند چیزی یاد نگرفته است. مهمتر از همه، شما نمیدانید که چرا مرتکب اشتباه شدهاید و چگونه در بازیهای آینده از آن اجتناب کنید. سوال این نیست که چه زمانی میتوانید از موتور استفاده کنید، بلکه سوال این است که چگونه به طور مؤثر از آن بهره ببرید.
۴. نباید بیش از ۳۰ دقیقه در روز را صرف حل تاکتیک کنید.
هر بازیکنی میداند که حل تاکتیکها راهی عالی برای پیشرفت است. بسیاری این کار را خیلی جدی میگیرند و ساعتها در روز را صرف حل تاکتیک میکنند. این اصلاً ضروری نیست. دو نوع اصلی تاکتیک وجود دارد: تشخیص الگو و محاسبه.
اگر الگو را بشناسید، مشکلات تشخیص الگو به سختی زمان میبرند. اگر الگو را نشناسید، ممکن است ساعتها وقت بگذارید و هرگز آن را پیدا نکنید. بسیاری از مربیان شطرنج پیشنهاد میکنند که بیش از ۲۰-۳۰ دقیقه در روز را صرف این نوع تاکتیکها نکنید.
ایده این است که ذهن خود را با الگوهای تاکتیکی مختلفی اشباع کنید که بعداً میتوانید از آنها در بازیها استفاده کنید. تخمین زده میشود که یک استاد شطرنج حدود ۲۰۰۰ الگوی تاکتیکی را میشناسد و میتواند به سرعت آنهایی را که در موقعیتهای عملی هستند، شناسایی کند. هدف این است که بتوانیم این الگوها را در کمتر از ۱ دقیقه پیدا کنیم. رسیدن به این سطح از مهارت حداقل به دو سال آموزش مداوم نیاز دارد. اینها فقط اعداد تخمینی هستند و نباید آنها را به معنای واقعی کلمه در نظر گرفت؛ همیشه استثنا وجود دارد.
نوع دوم تاکتیک، **محاسبه** است. این نوع به ویژه برای آن دسته از بازیکنانی که دارای ریتینگ کمی بالاتر هستند و در حال حاضر پایه و اساس الگوهای تاکتیکی را دارند، مفید است. اینها مشکلات بسیار سختتری هستند و ممکن است ۱۰ تا ۱۵ دقیقه طول بکشد تا به طور کامل محاسبه شوند. اگر میخواهید روی هر دو نوع تاکتیک در یک جلسه کار کنید، میتوانید ۱۵ دقیقه را به تشخیص الگو و ۲۰ دقیقه را به تاکتیکهای محاسباتی اختصاص دهید.

۵. باید بازیهای بیشتری در مسابقات انجام دهید.
“شما به اندازه کافی بازیهای مسابقهای انجام نمیدهید!” این جملهای است که بسیاری از بازیکنان بارها میشنوند. اما چه تعداد بازی کافی است و چه تعداد زیاد؟
هیچ کس پاسخ دقیق این سوال را نمیداند.
با نگاهی به تعداد بازیهایی که استادان بزرگ در سالهای اخیر انجام دادهاند، میبینیم که میانگین آن حدود ۷۵ بازی در سال است. با این حال، برخی استثناها وجود دارد:
- واسیلی ایوانچوک: ۱۳۵ بازی در سال
- مگنوس کارلسن: ۷۵ بازی در سال
- ولادیمیر کرامنیک: ۲۶ بازی در سال
به سختی میتوان گفت که آیا بازیکنان باشگاهی باید سعی کنند برنامه بازی شطرنجبازان حرفهای را تقلید کنند (احتمالاً خیر). به طور عینی، برای مشاهده نتایج قابل توجه در پیشرفت، باید سعی کنید سالانه حدود ۵۰ بازی مسابقهای انجام دهید. این یعنی کمی کمتر از یک بازی در هفته.