- مقدمه
- پیام یک خواننده
- بازخورد ریتینگ پس از باخت
- بازخورد موتور شطرنج
- مقایسه با تنیس (و بازخورد موتور)
- کلیشههای جامعه درباره شطرنجبازان
- همذاتپنداری با نتایج شطرنج
- ساختن هویت خارج از شطرنج
مقدمه
باختن یک بازی شطرنج دردناک است. مطمئناً در دوران حرفهای من آسیب زیادی به من وارد کرد. گاهی اوقات به روزها یا هفتهها زمان نیاز داشتم تا از نظر روحی از باختهای بد رها شوم.
برای مدتی فکر میکردم این فقط مشکل “من” است. اینکه بیش از حد درگیر شطرنج شدهام و نمیتوانم با باخت کنار بیایم.
در حالی که قطعاً حقیقتی در این مورد وجود دارد، من کشف کردم که بسیاری از شطرنجبازان آماتور نیز با نوسانات روانی بزرگی ناشی از نتایج شطرنج خود دست و پنجه نرم میکنند.
پس چرا نتایج شطرنج چنین تأثیر زیادی بر حال روحی ما دارد؟ و چگونه میتوانیم احساسات منفی را محدود کنیم و از شطرنج به طور کامل لذت ببریم؟
پیام یک خواننده
پس از دریافت پیام زیر از تد ماناسا، خواننده و حامی وبلاگ، متوجه شدم که باید مقالهای در این زمینه بنویسم:
«سلام نوئل… من همین الان مقاله عالی شما را در مورد جلوگیری از مشکلات زمانی (time trouble) خواندم. این مرا به فکر فرو برد…
چرا بازی شطرنج چنین ترس شدیدی را در بازیکنان ایجاد میکند؟ من نمیتوانم هیچ بازی دیگری را به اندازه شطرنج تصور کنم که در هنگام شکست باعث ناراحتی شدید شود.
وقتی در بازیهایی مثل Settlers of Catan یا Clue یا حتی Tic-Tac-Toe میبازم، مشکلی نیست. اما باختن یک بازی شطرنج مرا تمام روز در وضعیت روحی بدی قرار میدهد. من این احساس را دارم که بیشتر شطرنجبازان با این موضوع ارتباط برقرار میکنند. سوال من این است: چرا شطرنج برای ما اینقدر نامتناسب است؟ آیا به این دلیل است که شطرنج با هوش افراد مرتبط است و بنابراین، ما باخت را به عنوان انتقاد از هوش خود تفسیر میکنیم؟
مطمئناً برای من تا حدودی چنین است، زیرا وقتی اشتباهاتم را بعد از بازی مرور میکنم، تفسیر درونیام چیزی شبیه به این میشود: «باورم نمیشود که اینقدر احمق بودم!» من حتی به صورت رقابتی بازی نمیکنم، با این حال این احساسی است که دارم. آیا ممکن است به این دلیل باشد که نتایج شطرنج بلافاصله و به صراحت رتبهبندی میشوند؟
در نقطه مقابل، اگر یک بازی خوب داشته باشم، احساس میکنم بسیار باهوش هستم، گویی شطرنج درک درونی من از هوشم را تأیید میکند. حتی زمانی که در رشتههای تکواندو و جیو جیتسو رقابت میکردم، باخت هرگز به اندازه شکست شطرنج احساس نمیشود، حتی اگر در آن ورزشها آسیب جدی ببینم.»
متشکرم تد، بابت پیامت! و من مشاهدات شما را دوست دارم. در پاراگرافهای بعدی به این نکات کلیدی میپردازم:
چرا شطرنج برای ما اینقدر مهم است؟
چه تفاوتی با سایر بازیها و ورزشها دارد؟
ابزار و ترفندهای ذهنی که به من کمک کرد تا تأثیرات منفی را محدود کنم.
چرا باختن یک بازی شطرنج تا این حد اهمیت دارد؟
چند عامل کلیدی وجود دارد که شطرنج را از سایر بازیها و ورزشها متمایز میکند. من معتقدم که در این تفاوتها باید پاسخهایی وجود داشته باشد که چرا حال روحی ما به شدت به نتایج شطرنجمان بستگی دارد.

در اینجا عوامل کلیدی از دید من آورده شدهاند:
بازخورد فوری (ریتینگ/بهترین حرکت)
کلیشههای جامعه (شطرنجباز خوب = باهوش)
عدم وجود شانس/بخت (= ۱۰۰٪ تقصیر شما!!!)
بازخورد فوری پس از باخت
هر زمان که یک بازی شطرنج انجام میدهیم، دو بازخورد فوری دریافت میکنیم: ریتینگ و بازخورد موتور. بیایید هر دوی آنها را با جزئیات بررسی کنیم:
بازخورد ریتینگ پس از باخت
همانطور که تد اشاره میکند، تقریباً هر بازی شطرنج امروزه ریتینگبندی میشود! به صورت آنلاین فوراً تأثیری که هر بازی روی امتیاز شما میگذارد را خواهید دید. به دلیل کلیشههای اجتماعی، ما به شدت به ریتینگ خود وابسته میشویم.
بنابراین تأثیر باخت در یک بازی بسیار واضحتر از باختن یک بازی رومیزی یا یک مسابقه تنیس در برابر دوستتان است. علاوه بر این، دفعه بعد که پشت صفحه شطرنج مینشینید، نتیجه بد قبلی به شما یادآوری میشود. نگاه کردن به “ریتینگ وحشتناک” شما ممکن است باعث شود که یک جلسه شطرنج را با احساس بدی شروع کنید.
این حلقه بازخورد فوری، شطرنج را رقابتیتر (حتی در سطوح آماتور) نسبت به سایر ورزشها و بازیها میکند.
اما به نظر من، دیدن ریتینگ بد در مقایسه با موتوری که به شما میگوید حرکات شما در یک ثانیه چقدر بد بوده است، هیچ است…
بازخورد موتور شطرنج
زمانهایی که ما انسانها بهترین شطرنجبازان جهان بودیم، گذشته است. صدها موتور شطرنج وجود دارند که قویتر از هر انسانی هستند.
در حالی که ما به هزاران ساعت مطالعه سخت نیاز داریم تا در شطرنج تا حدودی خوب باشیم، موتورها بهترین حرکات را در عرض یک میلیثانیه پیدا میکنند.
پس از انجام یک بازی، با این انتظار و امیدواری که تا حدودی خوب بازی کردهاید، با کنجکاوی موتور را روشن خواهید کرد. در بیشتر موارد، مهم نیست که برنده یا شکست خوردهاید، موتور بدون هیچ شرم یا همدلی، چندین اشتباه را در طول بازی نشان میدهد.
چیزی که فکر میکردید یک بازی خوب است، میتواند به سرعت مانند یک فستیوال اشتباهات (بلاندر) به نظر برسد. این برای هر شطرنجباز انسانی صدق میکند.
از آنجایی که شطرنج یک بازی است که ۱۰۰٪ اطلاعات در اختیار هر دو بازیکن است، ما جایی برای پنهان کردن نداریم. هر اشتباهی، اشتباه ماست.
بدیهی است که مگنوس کارلسن کمتر از هر یک از ما اشتباهات (بزرگ) مرتکب خواهد شد. اما حتی او اغلب توسط یک موتور اصلاح میشود.
من از تجربه خود میتوانم به شما بگویم که عنوان استاد بزرگ به هیچ وجه پناهگاهی برای تصحیح توسط موتور نیست.
اکنون اگر این را با سایر ورزشها/بازیها مقایسه کنید، ممکن است اهمیت روانی بازخورد موتور را درک کنید.

مقایسه با تنیس (و بازخورد موتور)
تصور کنید که تنیس بازی میکنید و بعد از هر امتیاز، یک نفر دقیقاً هر اشتباهی را که مرتکب شدهاید به شما میگوید:
«سرویس وحشتناک، بسیار آهسته و بدون چرخش»
«بک هند بد، باید به لانگ لاین شوت میکردی نه کراس کورت»
«چطور میتوانی یک والی به این آسانی را از دست بدهی؟ حتی یک بچه ۵ ساله هم آن را میزند!»
پس از یک جلسه ۲ ساعته تنیس، احساس میکنید بدترین بازیکن جهان هستید. نه تنها در تنیس بد هستید، بلکه به نظر میرسد نمیتوانید چیزی از اشتباهات خود بیاموزید!
بله، شما ممکن است حریف خود را شکست دهید، اما فقط به این دلیل بود که او آن روز حتی از شما بدتر بود…
من شک دارم که تنیسبازان آماتور از بازیهای دوستانه خود به این شکل لذت ببرند. اینکه کسی (یا چیزی) به هر اشتباهی اشاره کند واقعاً میتواند ذهن شما را تحت فشار قرار دهد.
کلیشههای جامعه درباره شطرنجبازان
حالا چرا اصلاً مهم است که ما در شطرنج خوب باشیم یا نه؟ آیا این فقط یک سرگرمی نیست که باید از انجام آن لذت ببریم؟
در تئوری، بله. من کاملاً با ایده لذت بردن از یک سرگرمی موافقم، حتی اگر نتایج آن بهترین نباشد. اما چند کلیشه در جامعه ما اجرای این ایده را در زندگی واقعی سخت میکند.
اعتقاد بر این است که شطرنجبازان (قوی) علاوه بر چاق، ناسالم و عصبی بودن، فوقالعاده باهوش هستند. وقتی به آنها گفتم که به طور حرفهای شطرنج بازی میکنم، بارها از من پرسیدند که آیا “نابغه” هستم.
این واقعیت ساده که میتوانم بیش از ۲ حرکت ابتدایی را به خاطر بسپارم، باعث میشود برای جمعیتی که شطرنج بازی نمیکنند مانند یک انسان فوقالعاده به نظر برسم.
حتی میتوانم بدون دیدن صفحه شطرنج بازی کنم. اوه وای چه شگفتانگیز است.
چیزی که بعد از ۱۰۰ بار کمی آزاردهنده میشود، در ابتدا برای نفس شما خوب است.
چه کسی دوست ندارد به آنها گفته شود باهوش یا نابغه است!
علاوه بر این، بازی شطرنج حتی میتواند تأثیرات مثبتی بر پیشنهاد شغلی شما داشته باشد!
یکی از دوستانم (با ریتینگ فیده ۲۰۰۰) به من گفت که شغل جدیدش را فقط به این دلیل که شطرنجباز بوده، به دست آورده است.
یک مصاحبه شغلی متوسط زمانی که او اشاره کرد که در مسابقات قهرمانی جهانی شطرنج جوانان بازی میکند، به یک “من به شما پول میدهم” تبدیل شد (بله در سوئیس میتوانید به راحتی برای یک قهرمانی جهانی انتخاب شوید…).
رئیس ناگهان این تصور را داشت که یک فوق نابغه در مقابل او نشسته است. آنچه شک و تردید بود به تحسین محض تبدیل شد.
همانطور که همه ما دوست داریم کمی تحسین و تمجید دریافت کنیم، شروع به همذاتپنداری با نتایج شطرنج خود میکنیم. همذاتپنداری با هر چیزی که به طور کامل تحت کنترل شما نیست، بیشتر دستوری برای فاجعه است تا موفقیت.

همذاتپنداری با نتایج شطرنج
همانطور که تد مشاهده میکند، یک باخت میتواند باعث شود که او به عنوان یک شخص احساس “احمق” بودن کند. از طرف دیگر، یک برد میتواند به او “احساس باهوشی” بدهد. این به من نشان میدهد که تد به نوعی با عملکرد شطرنج خود یکی میشود، همانطور که بسیاری از ما انجام میدهیم.
برای تأیید این موضوع لازم نیست به دنبال نشانههای بیشتری باشید.
اغلب اوقات، شطرنجبازان از ریتینگ و یا عنوان خود در یک مکالمه مقدماتی معمولی استفاده میکنند.
«من یک IM هستم، و شما؟ من بازیکن ۲۲۰۰ هستم، اما میخواهم روزی GM شوم.» یک مکالمه استاندارد در جهان شطرنج است.
میتوانید ریتینگها و عناوین را در تمام پروفایلهای رسانههای اجتماعی ببینید. قبل از اینکه به شما بگویند همسر، بچه یا سگ دارند، شطرنجبازان ریتینگ فیده یا آنلاین خود را به شما میگویند. ما از عنوان، دستاوردها یا ریتینگ شطرنج خود به عنوان بخشی از هویت خود استفاده میکنیم.
عناوین و ریتینگها برای نشان دادن نوعی قدرت به افرادی که شما را نمیشناسند خوب است.
به خصوص اگر آماتور هستید، ریتینگ و عنوان در بهترین حالت باید کمی انگیزه باشد. اما مطمئناً موتور محرک اصلی بازی شطرنج نیست!
اگر به سوالات زیر با “بله” پاسخ دهید، بخشی از هویت شما ناشی از نتایج شطرنج است:
آیا تا به حال به خود گفتهاید که پس از اشتباه، احمق بودهاید؟
آیا تا به حال بعد از شکست در بازی شطرنج اعتماد به تواناییهای خود را از دست دادهاید؟
آیا ریتینگ/عنوان خاصی تا به حال باعث شده احساس بهتری نسبت به خودتان به عنوان یک شخص داشته باشید؟
من حدس میزنم ۹۰٪ به هر سه سوال با بله پاسخ میدهند. درک جزئیات در اینجا بسیار مهم است.
در حالی که “من یک اشتباه احمقانه مرتکب شدم” کاملاً خوب است، اکثر ما از “من احمق هستم” استفاده میکنیم. تفاوت جزئی را میبینید؟
چگونه باخت را کمتر دردناک کنیم؟
درک اینکه چه چیزی باعث دردناک شدن هر باخت در شطرنج میشود به من کمک کرد تا نقاط منفی را محدود کنم.
من هرگز ادعا نمیکنم که یک باخت دیگر به من صدمه نزده است. اما در سالهای آخر کارم، حال روحی من همیشه کمتر به نتایج شطرنجم بستگی داشت.
و اگر من به عنوان یک بازیکن حرفهای که درآمدم تا حدی به نتایج شطرنج بستگی دارد، بتوانم این کار را انجام دهم، پس شما هم باید کاملاً بتوانید همین کار را انجام دهید!
این چیزی است که بیشتر به من کمک کرد:
پذیرش اینکه کمال غیر ممکن است
ساختن هویت خارج از صفحه شطرنج
یافتن دیدگاهی که شطرنج فقط یک بازی است
کمال غیرممکن است
شطرنج واقعاً سخت است. شما همیشه اشتباه خواهید کرد. انجام این کار خوب و کاملاً طبیعی است.
به جای قضاوت در مورد نتیجه (حرکات واقعی)، شروع به قضاوت در مورد تلاش خود کردم: آیا تمام توانم را برای این بازی گذاشتم؟
اگر پاسخ مثبت بود، تمام اشتباهات فرصتهای یادگیری بودند. من نمیتوانم بیشتر از تلاش برای بازی بهترین شطرنجم انجام دهم. انتظار اینکه خودتان خوب بازی کنید (در حال حاضر خیلی سخت است که “خوب” را تعریف کنید!) اولین قدم برای احساس وحشتناکی بعد از اکثر بازیها است.
اشتباهات را با کنجکاوی و بدون دلبستگی تجزیه و تحلیل کنید. انجام یک بازی بد چیزی در مورد شما به عنوان یک شخص نمیگوید.

ساختن هویت خارج از شطرنج
برای سالها، بازی شطرنج به طور حرفهای اساساً هویت من بود. تنها کاری که انجام دادم این بود که در شطرنج بهتر شوم. و وقتی به مردم میگفتم که یک استاد بزرگ هستم، بلافاصله مرا تحسین میکردند (یا مرا بسیار عجیب میدانستند).
زمانی که شروع به ساختن هویت خارج از صفحه شطرنج کردم، باخت در شطرنج کمتر معنی پیدا کرد. توانستم قلبم را در شطرنج بگذارم، چون میدانستم حتی اگر ۵۰ امتیاز از دست بدهم، همان نوئل استودر خواهم بود.
در اینجا چند نکته وجود دارد که چگونه میتوانید زمان کمتری را روی شطرنج خود بگذارید (برای آماتورها نیز صدق میکند!):
از معرفی خود به عنوان یک شطرنجباز دست بردارید. در مورد چیزهای مختلف صحبت کنید.
ریتینگ/عنوان خود را از پروفایلهای رسانههای اجتماعی خود حذف کنید.
در مورد فرایند (عشق به شطرنج، لذت بردن از بازی) به جای نتایج صحبت کنید.
وقتی شروع به دور کردن خود از نتایج میکنید، تفاوت را احساس خواهید کرد.
به محض اینکه “من خیلی احمق هستم” تبدیل به “من یک حرکت احمقانه انجام دادم” قلب شما آزاد خواهد شد تا از شطرنج لذت ببرید بدون بار باختهای دردناک.
اگر میخواهید بدانید که چگونه توانستم به جای نتیجه، روی فرایند تمرکز کنم، این مقاله را بخوانید.
دیدگاه خود را پیدا کنید
به یاد دارم که بعد از باخت دو بازی متوالی در یک تورنمنت بسته استاد بزرگ احساس وحشتناکی داشتم. خوشبختانه کتابی به نام «جستجوی انسان برای معنا» (Man’s Search for Meaning) با خودم آوردم. پس از خواندن تنها ۵ صفحه، شروع به بررسی وضعیت خود کردم.
من در یک هتل زیبا هستم و سرگرمیام را به عنوان حرفهام انجام میدهم و احساس وحشتناکی دارم؟
در مقایسه با آنچه ویکتور فرانکل باید در آشویتس در طول جنگ جهانی دوم از سر بگذراند، این مضحک به نظر میرسید. با این حال، فرانکل در تمام این دردها توانست تا حدودی مثبت بماند و افکار منطقی را حفظ کند.
پس من کی هستم که در مورد باخت چند بازی شطرنج ناله کنم؟
من توانستم مسیر را تغییر دهم و در راندهای باقی مانده امتیاز ۵/۶ را کسب کردم. ما میتوانیم بسیاری از مشکلات خود را با بیرون آمدن از ذهن خود و یافتن دیدگاهی گستردهتر حل کنیم.
متأسفانه، لازم نیست حتی در سال ۲۰۲۲ خیلی دور بگردید تا افراد با شانس کمتری را در دنیای ما پیدا کنید.
همه سالم و سلامت باشید!