بازی شطرنج

جریان بازی

استاد بزرگ بابی فیشر با عدم حضورش در بازی دوم مسابقات شطرنج قهرمانی جهان در سال 1972 جهان را شوکه کرد. این باخت باعث شد فیشر در بازی مقابل بوریس اسپاسکی، قهرمان جهان، 2-0 شکست بخورد.

آیا فیشر می تواند از چنین کسری بازگردد؟ آیا او حتی برای بازی به هیئت مدیره برمی گردد؟ ما نگاهی درونی به داستان جذاب تاریخ شطرنج می اندازیم که خارج از صفحه می گذرد.

در بحبوحه هرج و مرج داخلی و خارجی، در 16 ژوئیه 1972، فیشر راه خود را به صفحه شطرنج پیدا می کند و اولین گام خود را برای پیروزی در مسابقه ای که میراث او را به عنوان یکی از بهترین بازیکنان تاریخ مهر می کند، برمی دارد. شکست دادن رقیب اصلی خود برای اولین بار چگونه بود؟

وضعیت ذهنی اسپاسکی

در حالی که اسپاسکی در پیروزی دور اول خود مطمئن بود و جمع شده بود، چیزهای زیادی در پشت صحنه و زیر سطح اتفاق می افتاد  حتی قبل از شروع بازی ها. او به ندرت مسابقه می داد. او در جلسات تمرینی به طور کامل تلاش نمی کرد. و ایگور بونداروفسکی، مربی ارشد سال‌ها او، قبل از مسابقه از سمت خود جدا شد.

در حین شکست دو بازی فیشر، اسپاسکی در حالی که پشت تخته خالی منتظر می ماند، دچار استرس به نظر می رسید و در حالی که ساعت ها در ساعت 6 بعد از ظهر متوقف شده بودند، عقب نشینی کرد. او بعداً در مصاحبه‌ای پس از بازی احساسات خود را به اشتراک گذاشت: «تنها چیزی که برای من بسیار ناخوشایند بود این بود که او از آمدن به موقع به مسابقه امتناع کرد. و او برای بازی در بازی دوم نیامد. من این را دوست نداشتم.»

وقتی او برای بازی دوم نیامد، این را دوست نداشتم.

شیطنت های فیشر، خواه ناخواسته باشد، شروع به تلفات اسپاسکی می کند. معاون وزیر ورزش ویکتور ایونین او را بعد از بازی به پیاده روی طولانی می برد تا از فشار خارج شود.

فیشر با اشاره  به توهینش، فوراً درخواست تجدید نظر می کند، به این معنی که می توان نقطه “آزاد” استرس زا اسپاسکی را از بین برد. شایعاتی در جزیره فیشر وجود دارد که چندین پرواز از ریکیاویک را به ایالات متحده رزرو کرده است.

اسپاسکی در نبرد روانی فیشر با سازمان دهندگان گرفتار می شود. او می خواهد مسابقه ادامه پیدا کند و به بازی ای که در آن عالی است و دوست دارد بازگردد. در همین حال، خواسته های فیشر به طور فزاینده ای خاص می شود. فیشر می خواهد یک صفحه شطرنج با تضاد متفاوتی بین خانه های روشن و تاریک، نورپردازی ویژه از شیکاگو و آب پرتقال تازه گرفته شده به همراه بسیاری از درخواست ها به طور مکرر روی صحنه برای او آورده شود.

اسپاسکی برای مقابله با خواسته های فیشر با موضعی به همان اندازه تسلیم ناپذیر سرگئی پاولوف، رئیس کمیته ورزش شوروی، تحت فشار قرار می گیرد.

مهره های شطرنج و یک آقای که به آنها خیره شده است

دخالت پاولوف برای حل مشکلات

 قهرمان جهان گفتگوی پرتنش خود را در پیشینیان بزرگ من به اشتراک می گذارد: قسمت چهارم: «چند روز قبل از بازی سوم، نیم ساعت تلفنی با پاولوف صحبت کردم، او خواستار اعلام اولتیماتوم شد، که نه فیشر و نه سازمان‌دهندگان و حتی رئیس فیده قبول نمی‌کردند و این مسابقه خراب می‌شد. کل مکالمه شامل تبادل بی پایان دو عبارت بود: “بوریس واسیلیویچ، باید اولتیماتوم را اعلام کنی!” “سرگئی پاولوویچ، من مسابقه را بازی خواهم کرد!” ”

بعد از این صحبت، سه ساعت در رختخواب دراز کشیدم، و می لرزیدم.

-بوریس اسپاسکی

فیشر برای استراحت، هتل Loftleidir را که در جنگل‌های Oskjuhlid نه چندان دور از دریا واقع شده است، ترک می‌کند و در نیمه‌شب به پیاده‌روی طولانی در اطراف منطقه می‌پردازد و حیات وحش را تماشا می‌کند.

در طول روزهای طولانی تابستان ایسلندی، خورشید نزدیک به نیمه شب غروب می کند و درست قبل از ساعت 4 صبح طلوع می کند. پافین ها بر فراز خلیج فاکسا پرواز می کنند. نهنگ های مینک از اقیانوس اطلس بیرون می آیند.

محیط آرام در تضاد با درگیری گسترده ای است که در داخل فیشر رخ می دهد. او به مسابقات قهرمانی جهان رسید. او بیش از هر زمان دیگری به هدفی که تمام عمر برای آن تلاش کرده است نزدیک است. با این حال، او از بازی کردن خودداری می کند. او دیگر استادان بزرگ برتر را بیرون کشید تا به رقیب تبدیل شود، اما در این مسابقه دو امتیاز به صفر رسیده است.

شکست های فیشر از اسپاسکی

فیشر هرگز اسپاسکی را شکست نداده و چهار بار شکست خورده است. اولین باری که آنها از طریق هیئت مدیره ملاقات کردند، فیشر 17 ساله بود. در مار دل پلاتا، آرژانتین، بهار بود. اسپاسکی بازی The King’s Gambit را بازی کرد. فیشر در 29 حرکت اشتباه کرد و شکست خورد. این تنها باخت او در مسابقات 15 دور بود.

در دومین باخت در سانتا مونیکا، کالیفرنیا در سال 1966، اسپاسکی به تدریج فیشر را در یک پایان فیل علیه اسب زمین گیر کرد. فیشر مسابقات معتبر، دومین جام پیاتیگورسکی را به پایان رساند و پس از اسپاسکی در رده دوم قرار گرفت. در پیشینیان بزرگ من: قسمت چهارم، استاد بزرگگری کاسپاروف دیدگاه خود را در مورد اینکه چرا اسپاسکی برای فیشر چالشی بود به اشتراک می‌گذارد: «اسپاسکی بدترین حریف فیشر بود. عمدتاً به این دلیل که اسپاسکی یک بازیکن جهانی بود، که به‌طور ظریفی تفاوت‌های ظریف مبارزه را حس می‌کرد و در تمام مدت آمریکایی‌ها را با تمایل بیش از حد مستقیمش برای فشار دادن مداوم به جلو، تحت تأثیر قرار می‌داد.»

یک فرد مسن که در حال بازی شطرنج است

اسپاسکی بدترین حریف فیشر بود.

-گری کاسپاروف

سومین باخت فیشر در المپیاد 1970 در سیگن، آلمان غربی  جدیدترین باخت قبل از مسابقه  برای او بسیار سخت بود. استاد بزرگویکتور کورچنوی پس از بازی می گوید: “پریده و ناراحت، فیشر پس از امضای کاپیتولاسیون خود از روی تخته بلند شد. همه، کاملاً همه، پیروزی اسپاسکی را تحسین کردند.

بلاخره فاجعه بازی یک بود. وقتی هرگز کسی را شکست نداده اید، او می تواند کیفیتی بی بدیل در تخیل شما پیدا کند. دوئل روانی با این چهره غیر واقعی در ذهن شما می تواند به همان اندازه چالش برانگیز شود که نبرد روی تخته.

درخواست تجدید نظر فیشر

جمعه، 15 ژوئیه 1972، ساعت 8 صبح به وقت محلی، فیشر به اتاق هتل استاد بزرگلوتار اشمید، داور اصلی می‌رسد تا درخواست رسمی خود را در مورد بازی، دو ساعت پس از پایان مهلت ارسال کند. در فیشر علیه اسپاسکی: مسابقه شطرنج قرن، استاد بزرگSvetozar Gligoric این لحظه را شرح می دهد: “استاد بزرگ آلمانی [اشمید] که در اتاقش غافلگیر شده بود و هنوز در لباس خوابش بود، با سرش به چراغ آویزان پایین ضربه زد. متوجه شد که او حضور غیرمنتظره دلیل آن بود، بابی گفت: “بسیار، بسیار، متاسفم!” او مؤدب و فوق‌العاده مهربان بود. اعتراض کتبی به این رد کردن کمتر بود.»

در اینجا چند نکته برجسته از جذابیت فیشر آورده شده است:

اگرچه هر از گاهی در مورد مسائل مالی سازش کرده ام، اما هرگز در مورد چیزی که بر شرایط بازی خود بازی تأثیر بگذارد، که هنر و حرفه من است، سازش نکرده ام.

همانطور که می دانید، من برای مردم کشور خودم، ایالات متحده، بسیار مضطرب بودم که این رویداد را ببینند … در حالی که من تلویزیون می خواستم، و در حالی که می توانست برای من شخصاً ارزش زیادی داشته باشد، اما مهم تر است. این که مسابقات شطرنج قهرمانی جهان در شرایط کاملا حرفه ای انجام شود تا اینکه من سود مالی شخصی داشته باشم. قوانین به گونه ای طراحی شده بودند که شرکت کنندگان بتوانند بهترین شطرنجی را که می توانند انجام دهند. آنها بازیکنان را از دخالت در تمرکز آنها محافظت می کنند. تمرکز من به دلیل طفره رفتن از این قوانین مختل شده است.

من فقط چیزی را می پرسم که همیشه خواسته ام این است که قوانینی که شرایط مناسب شطرنج قهرمانی را فراهم می کند رعایت شود. لذا تقاضا دارم حکم امروز لغو شود. وقتی این اتفاق بیفتد، و وقتی تمام تجهیزات دوربین و تجهیزات پشتیبانی از سالن خارج شد، من در صفحه شطرنج خواهم بود. من مشتاق بازی در این مسابقه هستم و امیدوارم بازی دو برای یکشنبه 16 جولای ساعت پنج بعد از ظهر برنامه ریزی شود.

من هرگز در مورد چیزی که بر شرایط بازی خود بازی تأثیر بگذارد، که هنر و حرفه من است، سازش نکردم.

-بابی فیشر

فیشر کجاست؟

با نزدیک شدن به روز بازی سوم، سهم فیشر در این مسابقه مخاطره آمیزتر می شود. کمیته درخواست تجدید نظر فیشر را بررسی می کند اما در نهایت رد می کند. علاوه بر این، استاد بزرگمکس یووه، رئیس فدراسیون بین المللی شطرنج (فیده)، به طور قطعی از طریق تلگراف اعلام می کند که فیشر در صورت عدم حضور در بازی های سوم و چهارم، از کل مسابقه محروم خواهد شد.

تصویر یک آقای جوان در حال تفکر در بازی شطرنج

شایعه شده است که فیشر در هر پروازی که ریکیاویک را ترک می کند، صرف نظر از اینکه به کجا می رود، رزرو می شود. به گفته پل مارشال، وکیل فیشر، در بابی فیشر به جنگ می رود، تشخیص واقعیت از داستان در چنین شرایط کنجکاوی سخت می شود: «ما مدام پیام هایی درباره رزرو فیشر در هواپیماهای مختلف دریافت می کردیم. یک هواپیما به نیویورک، یک هواپیما به گرینلند، هر پروازی که از ریکیاویک خارج می شد، فیشر را در لیست پرواز داشت. و ما در حال دریافت این پیام های شگفت انگیز از یک ایسلندی بودیم در مورد اینکه فیشر چگونه خود را در این پروازها رزرو کرده بود و اینکه کرامر به فرودگاه رفته بود تا او را منصرف کند. و همه این تعقیب و گریزهای هیجان انگیز ماشین در جریان بود.”

فیشر سیل ارتباطاتی از ایالات متحده دریافت می کند که از او می خواهد بماند و مسابقه را تمام کند، از جمله تلگراف ها و نامه های هواداران، مقاله نیویورک تایمز که امتناع او از بازی کردن را یک تراژدی می خواند و تماس دوم هنری کیسینجر که از فیشر می خواهد تا به عنوان وظیفه میهنی خود بازی کند.

شنبه، 15 ژوئیه 1972. در روز قبل از بازی بعدی، فیشر تلفن خود را از برق می کشد تا ثابت خود را برگزار کند در حالی که تیمش به نبرد او در خارج از صفحه شطرنج ادامه می دهد. مارشال تجدید نظر فیشر را باز می کند و تا سه صبح با کمیته بحث می کند. آنها گوش می دهند، اما تصمیم خود را برای حمایت از فقدان فیشر تأیید می کنند.

تنش فراتر از هیئت مدیره

یکشنبه، 16 جولای 1972. دقایقی قبل از ساعت 4 صبح، خورشید تابستانی بر فراز ریکیاویک طلوع می کند. یکی از طولانی ترین روزهای سال با یک سوال در سراسر شهر آغاز می شود: آیا مسابقه ادامه خواهد داشت؟

دو ساعت قبل از بازی، فیشر یک خواسته جدید دارد: او اصرار دارد که بازی سه در اتاقی پشت صحنه انجام شود. آیا این یک درخواست ناامیدانه برای سازش است؟ آیا فیشر شانس خود را برای بازی در مسابقه از دست می دهد؟

اشمید با اسپاسکی تماس می گیرد تا تغییر لحظه آخری را درخواست کند. اسپاسکی بدون مشورت با دوم خود موافقت می‌کند که در سالن پینگ‌پنگ پشت سالن، لاوگاردالشول آرنا، بازی کند. اگر اسپاسکی نه می گفت فیشر چه می کرد؟

دقایقی قبل از شروع، بیش از هزار تماشاگر در سالن اصلی جمع می شوند تا بازی را از طریق تلویزیون های مدار بسته تماشا کنند. ماشینی منتظر فیشر است. تمام چراغ‌های جاده‌ها از هتل لوفتلیدیر تا محل بازی سبز است.

اسپاسکی با کت و شلوار خاکستری و کراوات قرمز مایل به قرمز وارد می شود. او با رفتار همیشگی خود با شکوه و در عین حال قابل نزدیک شدن از ورودی عبور می کند. همانطور که او در اتاق بازی موقت مستقر می شود، صندلی فیشر را آزمایش می کند. این لحظه غیرمعمول توسط فرانک بردی در پروفایل یک اعجوبه ثبت شده است: «اسپاسکی به موقع ظاهر شد. ابتدا روی صندلی فیشر نشست، و شاید غافل از اینکه او در مقابل دوربین قرار دارد، لبخند زد و چندین بار مانند یک کودک به اطراف چرخید. سپس به سمت صندلی خود حرکت کرد و منتظر ماند.»

اسپاسکی… لبخندی زد و چندین بار مثل یک کودک چرخید.

تصویر دو پسر جوان درحال بازی شطرنج

-فرانک بردی

فیشر به Laugardalsholl می رسد. با خروج از ماشین بلافاصله در میان انبوه تماشاگران و عکاسان محاصره می شود. او به طور نامنظم از میان هرج و مرج به سمت درهای شیشه ای جلو حرکت می کند.

در اتاق پینگ پنگ، فیشر روبه‌روی اسپاسکی روی صندلی چرخان چرمی سفارشی‌اش می‌نشیند. فیشر به جای تمرکز بر روی مهره ها سبک Staunton که برای دوئل ذهنی آماده شده اند، روی صفحه چوبی پیش روی او، متوجه دوربینی می شود. این یک دوربین تلویزیون مدار بسته است که در پتو پیچیده شده است و برای نشان دادن بازی به بقیه جهان نصب شده است: به تماشاگران در سالن اصلی بازی، به مفسرانی که روی تابلوهای نمایشی تجزیه و تحلیل می کنند، و به خبرنگاران در اتاق مطبوعات. .

صمیمیت فیشر در شطرنج ناپدید می شود. همانطور که دیوید ادموندز و جان عیدینو در بابی فیشر به جنگ می‌رود، با شور و حرارت واکنش نشان می‌دهد:

فیشر به اشمید فریاد زد: “بدون دوربین!” او در اتاق چرخید و کلیدها را روشن و خاموش کرد. اشمید اعتراض کرد که اسپاسکی مزاحم شده است. فیشر به او فریاد زد که ساکت شود.

فیشر به اشمید فریاد زد: “بدون دوربین!”

-ادموندز و عیدینو

اسپاسکی با صورت سفید ایستاد. لوتار اشمید به یاد می آورد: “وقتی بابی دوباره شروع به دعوا کرد، بوریس ناراحت شد و گفت: “اگر دعوا را متوقف نکنی، من به سالن بازی برمی گردم و تقاضا می کنم آنجا بازی کنم.” قهرمانی شطرنج در یک نزاع لفظی، اشمید، وحشت زده، از قهرمان التماس کرد که بازی را ادامه دهد. “بوریس، تو قول دادی.” رو به فیشر کرد. “بابی، لطفا مهربان باش.”

اشمید به یاد می آورد: “احساس می کردم که فقط یک فرصت برای جمع کردن آنها وجود دارد. آنها دو پسر بزرگ بودند و من بزرگتر بودم. هر دوی آنها را گرفتم و با شانه هایشان روی صندلی هایشان فشار دادم. بوریس اولین مورد را ساخت. حرکت کن و من ساعت را شروع کردم.”

پس از چند دقیقه تردید، فیشر اولین حرکت خود را انجام می دهد. اگرچه در اتاق بازی کوچک ساکت است، اما تماشاگران در سالن اصلی کف می زنند. بازی قرن بعد از همه بازی خواهد شد. کاسپاروف بعداً گفت: “مسابقه واقعاً از بازی سوم شروع شد.”

بازی واقعا از بازی سوم شروع شد.

-گری کاسپاروف

شروع بازی سه

اسپاسکی با 1.d4 باز می شود و فیشر با نواختن Benoni (3…c5) پاسخ می دهد، یک انتخاب پویا و مخاطره آمیز.

همانطور که بازیکنان مهره های خود را توسعه می دهند و در نزدیکی بازی میانی، فیشر 11…Nh5 شگفت انگیز را بازی می کند. این تک حرکت به یاد ماندنی مسابقه برای من است. فیشر اسب خود را به لبه تخته می برد و با کمال میل به اسپاسکی این فرصت را می دهد که با اسیر کردن اسب سرکش به همراه فیلش، ساختار پیاده خود را ویران کند.

چرا فیشر چنین حرکتی را انجام داد؟ او شانس فعال کردن قطعات خود و ایجاد بازی متقابل را به جای محدود کردن وابستگی به تعصب و ترس از ضعف های طولانی مدت انتخاب می کند. بعلاوه، این ایده پیشگامانه بیشتر از خطوط اصلی، اسپاسکی را بی‌خبر می‌کرد.

اسپاسکی پیشنهاد فیشر را می پذیرد، فیل خود را با اسب معاوضه می کند و زنجیره پیاده فیشر را از هم می پاشد. فیشر از فضای جدید خود برای  وزیر و اسب خود استفاده می کند و به زودی تهدیدات تهاجمی ایجاد می کند.

برای مقابله با تهدیدات، اسپاسکی مجبور است اسب‌ها را با 16 نفر معاوضه کند. از آنجا، فیشر به طور پیوسته قطعات خود را بهبود می بخشد، جفت فیل خود را حفظ می کند و یک پیاده محافظت شده به دست می آورد. با پیشرفت هر حرکت، مهره های او بیشتر از اسپاسکی متمرکز می شوند. روی آن کلیک کنید تا پیشرفت های فیشر را در عمل ببینید.

تصویر یک خانواده که دو نفر آنها مشغول بازی شطرنج هستند

هنگامی که فیشر مهره های خود را به حداکثر رساند، می شکند و برنده e4-pawn اسپاسکی می شود.

با فیل های رنگ مخالف، اسپاسکی شانس های نقاشی را در پایان بازی حفظ می کند، بنابراین فیشر انرژی خود را بر حمله به شاه متمرکز می کند. او با دقت وزیر و فیل خود را در موقعیت اسپاسکی می‌بافد تا پیاده دیگری را به دست آورد و او را با دو پاسور متصل در کنار وزیر باقی می‌گذارد.

اسپاسکی بعداً این بازی را به عنوان نقطه عطف مسابقه بازگو می کند: «با انجام بازی سوم، فیشر را نجات دادم. در این بازی من اساساً کاپیتولاسیون خود را در کل مسابقه امضا کردم.”

اولین پیروزی فیشر در مقابل اسپاسکی

این اولین پیروزی فیشر در تاریخ مقابل اسپاسکی است. بردی این لحظه به یاد ماندنی در زندگی فیشر را به تصویر می‌کشد: «تا زمانی که به خروجی پشت صحنه رسید، دیگر نمی‌توانست در برابر لبخندی که برای آرزوهای خیر منتظر آنجا بودند مقاومت کند. بدون شک این یکی از شادترین لحظات زندگی او بود.»

بدون شک یکی از شادترین لحظات زندگی او بود.

-فرانک بردی

این اولین پیروزی فیشر در برابر اسپاسکی است، نه تنها در این مسابقه بلکه در دوران حرفه ای خود. این بازی یک نقطه عطف است. اسپاسکی پس از این شکست شروع به فروپاشی می کند و برای چنین بازیکن درجه بالایی اشتباهات غیرمعمولی مرتکب می شود. در طول سال‌ها، من نظرات زیادی را خوانده‌ام که فیشر فقط اسپاسکی را در مسابقه له کرد، اما به نظر می‌رسد که نتیجه نهایی و احساسات اغراق‌آمیز که با گذشت زمان پرورش داده شده است، نادرست است. در آن لحظه، هنگام شروع بازی سوم، با نتیجه 2-0 بازی و نتیجه تاریخی 4-0 مقابل فیشر (البته بدون احتساب بازی سرنوشت ساز دوم مسابقه)، طبیعی است که یک بازی را پیش بینی کنیم. پیروزی برای شطرنج باز شوروی.

با نگاهی به این بازی، می بینم که چگونه جزئیات کوچک مسیر تاریخ را تغییر می دهد. فیشر یک حرکت جسورانه در دفاع بنونی را امتحان می کند، تصمیمی خطرناک. افتتاحیه برای وایت موفقیت آمیز است اگر اسپاسکی در حرکت 15 انتخاب درستی می کرد، برتری آشکاری داشت و احتمالاً بازی را می برد. اما با شروع این حرکت، به نظر می رسد اسپاسکی که می شناسیم ناپدید شده است.

از اینجا، مسابقه خیلی بیشتر بر عنصر شطرنج تمرکز می کند تا نمایش خارج از صفحه.

به نظر شما اسپاسکی باید در مقابل بازی در سالن پینگ پنگ موضع می گرفت؟ آیا فیشر اگر بازی می کرد، بازی می کرد؟ در قسمت نظرات پایین ما را آگاه کنید.

By ساناز ساعدپناه

زندگی مثل صفحه های شطرنج خونه هاش روز و شبمون ،ما هم مهره های این بازی هستیم اصلا مهم نیست که پیاده باشیم یا سوار مهم این که تا اخرین لحظه تلاش کنیم برای زندگی کردن متولد 1379 کورد هستم و عاشق نوشتن خوشحال میشم که همراهم باشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *