سخنان جوزف کمپبل
جوزف کمپبل در سخنرانی خود با عنوان “راه هنر” یادآور می شود که جیمز جویس هنر مناسب را به عنوان “ایستا” تعریف می کند. هنری است که شما را به میل، تنفر یا ترس از آن سوق نمی دهد، و شما بیشتر از آن می ترسید. . کمپل سپس به توصیف سنت توماس آکویناس از تجربه زیباییشناختی میپردازد که شامل سه مرحله است: یکپارچگی (کلیت، وحدت)، هماهنگی، و وضوح (درخشش، شیفتگی). شاه در شطرنج در واقع نمادی از وحدت و یکپارچگی است. و قطعات دیگر موجودیت های جداگانه ای نیستند، بلکه بخشی از “یک چیز” هستند، همانطور که کمپبل بیان کرد. در اینجا می توان به اهمیت مرزها اشاره کرد. کمپبل توصیه می کند: “شما باید یک چارچوب در اطراف خود قرار دهید و تبدیل به یک چیز شوید.”
همچنین، می توان بر این ایده تأکید کرد که شما فقط یک زندگی دارید . زندگی شخصی، حرفه ای، زندگی اجتماعی و غیره جداگانه ندارید، بلکه فقط یک زندگی و آن جنبه های دیگر فقط بخشی از آن زندگی هستند. همه ما در برخی از مشاغل این “الزام” پوچ را شنیده ایم که “زندگی شخصی خود را در خانه رها کنید” یا توصیه های خوب اما غیر واقعی برای نبردن کار به خانه. مرحله دوم تجربه زیبایی شناختی هارمونی است. کمبل این را توضیح میدهد که چگونه آن بخشهای مختلف را در یک چیز مرتب میکنید. او از عبارت «ریتم زیبایی» استفاده میکند و به ما یادآوری میکند که «ریتم ابزار هنر است». کمبل این را به عنوان رابطه “جزء به جزء، جزء به کل و کل به هر یک از اجزای آن” تعریف می کند. هماهنگی و تعادل در شطرنج با همین ایده مرتبط است – توسعه و چیدمان مهرهها روی تخته به گونهای که در موقعیتی قرار گیرند که به بهترین نحو به پادشاه خدمت کنند. با این حال، تعادل در اینجا بسیار روان است. مهره ها به یکدیگر و شاه متصل هستند و در این ریتم پویا در بین خود و با مهره های حریف هستند که هدفشان در همین است. هر حرکت تلاشی برای تغییر آن تعادل و برقراری تعادل جدید و مطلوبتر است و به همین دلیل است که در شطرنج (و در زندگی) زمانی که تهاجمیتر هستیم بیشترین آسیبپذیری را داریم – حرکت تهاجمی اساساً باعث از دست دادن تعادل ما میشود.

حفظ تعادل و هماهنگی در دنیای پر از تحول
سوال واضح این است که چگونه بدون از دست دادن تعادل خود حرکت کنیم؟ چگونه در یک دنیای پویا و همیشه در حال تغییر هماهنگی را حفظ کنیم؟ بخشی از پاسخ در به خاطر سپردن این نکته نهفته است که این یک چیز هدفی دارد. ویکتور فرانکل هماهنگی سلامت روان را به عنوان تنش معینی بین آنچه که هستیم و آنچه می خواهیم تبدیل شویم، تصور کرد. او تاکید کرد که سلامت روان مستلزم «وضعیت بدون تنش» یا تخلیه تنش به هر وسیله و به هر قیمتی نیست، بلکه به «هدف ارزشمند، یک وظیفه آزادانه انتخاب شده» نیاز دارد. او سلامت روان را به عنوان یک میدان قطبی تجسم کرد که در آن یک قطب فرد است و قطب دیگر معنایی است که باید توسط فرد محقق شود. او کار درمانگر را ایجاد آن تنش و تغییر جهت دادن فرد به معنای زندگی خود می دانست. زمانی که در حال تحقق معنای زندگی خود هستید، قدم های شما قاطعانه است، اما زمانی که به دنبال قدرت یا لذت هستید، پرخاشگر می شوید.

تجربه زیبا شناختی
شفافیت، مرحله سوم در تجربه زیباییشناختی، توسط کمبل بهعنوان «دستیابی به زیباییشناختی » توصیف میشود. و این ثمره تمام تلاش است. در شطرنج، لحظه چک مات است، اما همچنین هر استراتژی خوب طراحی شده ای که نتیجه مطلوب را ایجاد کند، که عملکردتان شادی را به ارمغان می آورد (درست مانند هر ورزش دیگری). همانطور که دکتر گلن تانیتا می گوید، در زندگی لحظه ای است که هرج و مرج ظاهری جای خود را به تشخیص یک الگو می دهد. این یک تجربه معتبر برای تلاش های شما است و در عین حال الگوی شما از جهان را به نفع یک الگوی دقیق تر تغییر می دهد. کمپبل به سادگی میگوید “این اعتماد به نفس را از بین میبرد.” گاهی اوقات در شطرنج چیزی که نفس را از بین می برد، مات نیست که به دست می آورید، بلکه ماتمی است که از آن رنج می برید. به بیان دیگر، اگر بخواهید از آن قدردانی کنید، هر چک ماتی کمک می کند.
رومن بزرگیانوف یک درمانگر در فینیکس، آریزونا است. این گزیده ای از کتاب او “آموزش شخصیت با شطرنج” است، که در آن توضیح می دهد که چگونه می توان از شطرنج توسط والدین و مربیان برای آموزش ارزش ها و مهارت ها به جوانان استفاده کرد. «آموزش شخصیت با شطرنج» در Amazon.com، Kindle Edition در دسترس است (برای خواندن کتاب های Kindle به دستگاه Kindle نیاز ندارید—«Kindle for PC» به صورت رایگان در دسترس است): آمازون