مقدمه ی درباره گشایش در شطرنج
گشایش بخشی از شطرنج است که بیشتر بازیکنان مطالعه می کنند. با توجه به حجم انبوه کتاب ها و فیلم ها در این زمینه، شک دارم که این بیانیه برای شما غافلگیر کننده باشد. وقتی از دانشآموزانم میپرسم که چه نوع کتابهای شطرنجی دارند، معمولاً اکثر آنها کتابچههای راهنما را باز میکنند.
متأسفانه اکثر شطرنج بازان نحوه مطالعه گشایش ها را نمی دانند، بنابراین فقط سعی می کنند به صورت مکانیکی محتوای کتاب ها و فیلم های ذکر شده در بالا را حفظ کنند.
اصول کلاسیک گشایش ها
“قبل از هر چیز دیگری، باید اصول کلاسیک گشایش ها (مرکز، توسعه، پادشاه) را یاد بگیرید. به طور مثال بازی زیر:
اول از همه همانطور که می بینید تمام بازی های مقاله به جز یک مورد با 1.c4 شروع شده اند. دو مورد از آنها شاهکارهای استراتژیک واقعی بودند و یکی دیگر استاد بزرگ Nodirbek Abdusattorov که استاد بزرگ مگنوس کارلسن را اصول کلاسیک گشایش هاشکست داد ، که تأیید بزرگی برای گشایش انگلیسی است. اما در بازی بالا، فردی که وایت را بازی می کند یک بچه نه ساله با رنکینگ 1543 بود و به نظر من گشایش انگلیسی بهترین راه برای شروع بازی در این سن و سطح بازی نیست.
برای نشان دادن این نکته، اجازه دهید سفر شخصی خود را به زبان انگلیسی، که با 1.c4 شروع شد، به اشتراک بگذارم؟ و یک علامت سوال، اما با 1.c4 تمام شد و علامت تعجب!
در اکتبر 1980، یکی از قوی ترین مسابقات شوروی، اولین لیگ قهرمانی کشور، در شهر من تاشکند برگزار شد. این مسابقات به زندگی شطرنج در ازبکستان رونق زیادی بخشید. خیلی قبل از آمدن اینترنت، توانایی محض دیدن یک استاد بزرگ واقعی بسیار ارزشمند بود. حتی بهتر از آن، این استاد بزرگ ها شبیه سازی های زیادی می دادند .
یک روز استاد بزرگ ولادیمیر توکماکوف ، یکی از بهترین بازیکنان شوروی در آن زمان، به بازیکنان برتر نوجوانان شبیهسازی ساعت میداد . من یکی از معدود بچه های خوش شانسی بودم که توانستم قرعه کشی کنم. چند روز بعد توکماکوف در حال اجرای شبیهسازی دوم در برابر همان حریفان بود. قبل از شبیه سازی ، او اعلام کرد که باید رنگ ها را تغییر دهیم (به عبارت دیگر، ما که سفید بازی می کنیم باید سیاه بازی کنیم.) و اینجا من یک مشکل داشتم. ببینید، من اولین بازی را با مهره های سیاه کشیدم و می خواستم دوباره سیاه بازی کنم، زیرا در آن زمان ترجیح می دادم با مهره های سیاه بازی کنم. تعجب نکنید، حتی بازیکنان بسیار قوی وجود دارند که بازی سیاه را ترجیح می دهند.
توکماکوف، سمت راست
اوگنی فقید را هرگز فراموش نمی کنم Sveshnikov ، مبتکر Sveshnikov سیسیلی. او در سطوح مختلف واقعاً فردی منحصر به فرد بود و شایسته یک کتاب چند جلدی در مورد میراث شطرنج خود است. Sveshnikov یکی از آن شطرنج بازانی بود که ترجیح می داد سیاه بازی کند. بنابراین وقتی در یک تورنمنت بازی کردیم، او گفت که قرار است حریف بعدی خود را که بازیکنی کاملا قوی بود شکست دهد. از او پرسیدم چرا اینقدر مطمئن است؟ من همیشه شروع جواب طولانی او را به یاد دارم: “خب، اول از همه، من دارم سیاه بازی می کنم …”
مرحوم Sveshnikov در سال 2016.
به هر حال به داستان خودم برگردم. وقتی استاد بزرگ توکماکوف اعلام کرد که قرار است رنگها را عوض کنیم، سعی کردم وانمود کنم که این اطلاعیه را نشنیدم و مهره های سیاه را برای خودم تنظیم کردم. وقتی توکماکوف به صفحه من آمد، ظاهراً بچه کوچکی را که چند روز پیش او را کشیده بود به خوبی به یاد آورد. او فقط گفت آخرین باری که بازی کردیم، من سیاه پوست بودم، بنابراین اکنون باید سفید باشم. من انتخابی نداشتم، بنابراین صفحه را چرخاندم و 1.c4 را بازی کردم؟
به طور کلی، من همیشه بازیهایم را با 1.e 4 شروع میکردم، اما اینجا، با تغییر غیرمنتظره برنامهها (برای بازی Black آماده میشدم!)، وحشت کردم و انگلیسی را بازی کردم. من بازی را به طرز بسیار بدی باختم: حریف بسیار قوی تر من فقط از نظر پوزیسیونی کاملاً از من پیشی گرفت و من حتی متوجه نشدم کجا اشتباه کردم. بعد از بازی، مربی ام به من توضیح داد که فرصتی را در برابر چنین بازیکن بزرگی از دست داده ام.
من 1.e 4 معمولی ام را بازی می کردم ، به احتمال زیاد به هر حال می باختم، اما از بازی تیز بعدی خیلی بیشتر از آن 1.c4 خسته کننده یاد می گرفتم؟ من در آن بازی ، 11 ساله بودم، بنابراین از آن بچه ای که از بازی اش برای مقاله ام استفاده کردم، خیلی بزرگتر نبودم.
حالا هشت سال به جلو. من قبلاً یک استاد بین المللی بودم و به ذهنم خطور کرد که چون تمام عمرم دفاع سیسیلی را بازی کردم، چرا گشایش انگلیسی را امتحان نکنم، که در اصل تلاشی برای بازی سیسیلی با رنگ های معکوس است؟ پس از تغییر از 1.e 4 به 1.c4، نتایج من بهبود یافت. در اینجا بازی ای است که عنوان استاد بزرگی را برای من به ارمغان آورد:
بنابراین، این سفر شخصی من از 1.c4 بود؟ به 1.c4!
حالا اجازه دهید به یک سوال از بخش نظرات پاسخ دهم:
“من اخیراً 1.c4 را با موفقیت معقول (مشکل) امتحان کرده ام، اما احساس می کنم به طور کامل تئوری/هدف پشت آن را درک نمی کنم. شما می توانید چیزی را برای شروع به من توصیه کنید؟ با تشکر.”
این یک سوال بسیار خوب است! مشکل اکثر کتاب های گشایشی این است که آنها فقط تعداد زیادی تنوع شطرنج را روی شما می ریزند، اما در پایان شما دقیقاً هدف این حرکات را درک نمی کنید، همانطور که خواننده به درستی اشاره کرد.
بگذارید یک مثال ساده برای شما بزنم که به خوبی نشان می دهد که چرا باید ایده های گشایش خود را بدانید. در بازی خود در حرکت نهم، فیل فیانشتو شده ام را عوض کردم تا به طرف وزیر سیاه آسیب برسانم. در بسیاری از موارد، چنین تجارتی شاه شما را آسیب پذیر می کند، پس چرا جدایی از فیلم برای من اینقدر آسان بود؟ پاسخ ساده است: من دو بازی زیر را که توسط قهرمانان جهان انجام می شود می دانستم:
همانطور که می بینید، در بازی خود من به سادگی ایده اجرا شده توسط دو قهرمان جهان را کپی کردم زیرا پوزیسیون ها عملاً یکسان بودند. اما همیشه به این راحتی نیست. اگر متوجه شدید که کاملاً از کتاب خارج شده اید، چه باید بکنید؟ دانش بازی های کلاسیک در اینجا نیز باید به شما کمک کند.
بیایید نگاهی به حرکت 15.exf 3 من بیندازیم! چرا وقتی 15.Qxf 3 داشتم، یک حرکت کاملاً خوب، عمداً ساختار پیادهام را خراب کردم؟ علاوه بر این، قبلاً از این ایده استفاده کردم، جایی که حرکت من حتی تکان دهنده تر به نظر می رسید:
در اینجا حرکت من 13.exf 3! حتی مضحک تر به نظر می رسد زیرا می توانستم با وزیر یا فیل دوباره دستگیر شوم بدون اینکه ساختار پیاده ام خراب شود. آیا دلیلی برای دیوانگی سفید وجود دارد؟ خوب، یک دلیل اصلی وجود دارد: سفید می خواهد ستون e را باز کند. همچنین، در برخی از واریانت ها، پیاده f3 می تواند به عنوان ضربات پیاده برای آسیب رساندن به قلعه سیاه استفاده شود. از آنجایی که بازی بعدی یک قهرمان جهان را میدانستم، دوباره نیازی به یافتن این ایده خوب نداشتم. استاد بزرگ آناتولی کارپوف از ستون باز e استفاده کامل کرد، اما در لحظه تعیین کننده بهترین ادامه برای حمله خود را پیدا نکرد:
باید اعتراف کنم که این ایده را قبل از دیدن بازی کارپوف از یک بازی الکساندر آلخین یاد گرفتم . این احتمال وجود دارد که خود کارپوف نیز این ایده را از آلخین آموخته باشد.
حالا می بینید که بازی ما برای استاد بزرگ بوریس آلترمن چقدر سخت بود: من چهار قهرمان جهان پشت سرم ایستاده بودند!
بنابراین، بیایید به این سوال بازگردیم که چگونه دروس را مطالعه کنیم. به عنوان اولین قدم، مطالعه بازیهایی را که قهرمانان جهان و استادان بزرگ نخبه در آن بازی میکنند، توصیه میکنم. این باید به شما یک ایده کلی در مورد روش های معمول حمله و دفاع، بهترین جایگیری مهره های شما، عناصر کلیدی استراتژی و تاکتیک ها و غیره بدهد.
حال بیایید پوزیسیونی را تصور کنیم که در آن به استفاده از یکی از گشایش های متعدد در یک بازی مسابقات فکر میکنید و متعجب هستید که چگونه خوزه کاپابلانکا ، استاد بزرگ بابی فیشر، استاد بزرگ گری کاسپاروف، یا استاد بزرگ ویسواناتان آناند آنها را بازی کرده اند. بنابراین شما یک پایگاه داده را بررسی می کنید و این پاسخ را دریافت می کنید:
<iframe width=”664″ height=”373″ src=”https://www.youtube.com/embed/U1UtRnGn5hc” title=”Oh no no no laugh” frameborder=”0″ allow=”accelerometer; autoplay; clipboard-write; encrypted-media; gyroscope; picture-in-picture” allowfullscreen></iframe>
خب، حدس میزنم این دلیل دیگری برای مطالعه بازیهای کلاسیک باشد. حتی این پاسخ غیرمعمول می تواند چیزی در مورد شطرنج به شما بیاموزد.